تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

سخنان بیهوده یا سرگرم کننده

از جمله عوارضی که سخن با آن، دارای ارزش منفی خواهد بود، لهو یا لغوبودن سخن است. لغو یعنی کار بیهوده و بی فایده که نه مصلحتی برای دنیای انسان دارد و نه برای آخرت او. و لهو یعنی کار سرگرم کننده، که انسان را از یک هدف معقول و ارزنده باز دارد.
هدف اصلی برای مؤمن، در زندگی، که می خواهد در مسیر تکامل حقیقیِ خود گام بردارد، تقرب به خدا و قرارگرفتن در جوار رحمت او است. بنابراین، در اصطلاح شرع،
﴿ صفحه 356﴾
لهو به کاری گفته می شود که به مقتضای طبعش، انسان را به خود مشغول و سرگرم کند و از یاد خدا و تقرب به خدا و توجه به مقصد اصلیِ زندگی باز دارد.
لغو و لهو، اعم از سخن بوده، شامل عمل هم می شود؛ ولی یکی از مصادیق آن ها سخنان بیهوده یا سرگرم کننده است که طبعاً انسان را از یاد خدا غافل می کند. خداوند در سوره لقمان می فرماید:
(وَمِنَ النّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ بِغَیْرِ عِلْم)**لقمان/ 6.***.
بعضی از مردم، گفتار سرگرم کننده فراهم آورند تا مردم را از راه خدا گمراه کنند.
منظور از لهو الحدیث در این آیه شریفه، الفاظ و اصوات سرگرم کننده است. از این رو، در روایات، یکی از مصادیق لهو الحدیث، غنا شمرده شده است. پس هر گفتار سرگرم کننده، که انسان را از راه خدا باز دارد و او را گمراه سازد، مصداق لهو الحدیث است.
در آیه دیگر، به صورت روشن تر به این صفت بازدارندگیِ لهو اشاره شده است:
(وَاِذا رَأَوْا تِجارَةً اَوْ لَهْوَاً انْفَضُّوا اِلَیْها وَتَرَکُوکَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَاللّهِ خَیْرٌ مِنَ الْلَهْوِ وَ مِنَ الْتِّجارَةِ وَاللّهُ خَیْرُ الرّازِقِینَ)**جمعه/ 11.***.
هنگامی که کالاهای تجارتی یا چیزهای سرگرم کننده و بازیچه ای را ببینند، به سویش شتابند و تو را در نماز تنها گذارند، بگو: آن چه نزد خدا است، بهتر از سرگرمی و تجارت است و خدا بهترین روزی دهندگان است.
یکی دیگر از مصادیق روشن لهو، غنا است که فقها آن را در بحث مکاسب محرمه، مطرح کرده اند. لهو مصادیق دیگری نیز دارد؛ چنان که خداوند می فرماید:
(اَلْهکُمُ الْتَّکاثُرُ * حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقابِرَ)**تکاثر/ 1 و 2.***.
ثروت اندوزی یا افتخار به گذشتگان و نفرات، شما را به خود مشغول داشته تا وقتی که عمرتان پایان پذیرد و به قبرستان روید.
در موارد مختلف، قرآن لهو را بر دنیا، اولاد، اموال، تجارت و غیره اطلاق کرده است و منظور این است که ما باید در مورد هر یک از آن ها حد و مرزهای دقیق را رعایت کنیم
﴿ صفحه 357﴾
و اگر با آن ها برخورد افراطی و توجه بیش از حد داشته باشیم، ما را از مقصد اصلیِ زندگی خود بازمی دارند و حالت لهو و سرگرم کنندگی به خود می گیرند. بنابراین، با این که توجه به همه آن ها برای این که به مقصد برسیم، اهمیت خاص خود را دارد، ولی اگر حالت ابزاری و وسیله ای خود را از دست بدهند و در نظر ما جای مقصد و هدف اصلی را بگیرند و از هدف اصلی واقعی بازمان دارند، مصداق لهو خواهند بود و خداوند ما را به خاطر این توجه زیادی نکوهش می کند؛ زیرا آینده ما را تباه خواهد کرد.
ولی لغو، خود به خود و به طور کلی، حرام نیست، بلکه ترک آن، مستحسن است و رجحان دارد. خداوند در سوره مؤمنون می فرماید:
(وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ الْلَّغْوِ مُعْرِضُونَ)**مؤمنون/ 3.***.
مؤمنون (که خدا آن ها را رستگار کرده) آنانند که از هر کار لغو و بیهوده روی گردانند.
از این آیه استفاده می شود که اعراض از لغو، به طور مطلق، ستایش انگیز است، خواه لغو در سخن باشد یا لغو در رفتار و عمل. در روایات نیز بر ترک لغو با عنوان «مالایعنی»، یعنی کار بیهوده وغیر قابل توجه، تأکید شده است.