تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

مراتب امر به معروف

یکی از این مسائل نامبرده، به مراتب امر به معروف و اقسام امر به معروف مربوط می شود. در بعضی از روایات آمده است که امر به معروف و نهی از منکر، درجات و مراتب مختلفی دارد:
مرتبه اول آن، از دل آغاز می شود و هر کس ارتکاب منکَری، یا ترک معروفی را دید، به مقتضای ایمانش باید در دل خود، از آن کار منکَر و این ترک معروف منزجر باشد. نخستین آثار انزجار و ناراحتیِ قلبی، در چهره انسان آشکار می شود؛ یعنی مؤمن با دیدن عمل منکر و ترک معروف، در دل ناراحت می شود و قیافه اش را در هم می کشد و رویش را ترش می کند. در روایات، از این کار به «اکفهراروجه» تعبیر شده است و نیز در روایات
﴿ صفحه 346﴾
آمده است: کسی که برای خدا با دیدن عمل منکر و ترک معروف، چهره اش را درهم نکشد، آتش جهنم چهره او را درهم خواهد کشید.
مرتبه دوم به زبان مربوط می شود؛ یعنی در مرحله دوم، شخص مؤمن باید با زبان، ناراحتیِ خود را از عامل به منکر و تارک معروف، آشکار کند و او را امر به معروف و نهی از منکر نماید و یا نصیحت و موعظه کند و یا ارشاد و هدایت نماید و به هرحال، وی را به راه راست بکشاند.
مرتبه سوم به عمل مربوط می شود. در مرحله سوم، شخص مؤمن، عملاً با قدرت و به طور فیزیکی، جلوی منکرات را می گیرد. این مضمون، در روایات بسیاری آمده است و درباره اش بحث هایی و پرسش هایی مطرح می شود مانند این که آیا هر سه مرتبه قلبی، زبانی و عملی، بر همه مکلفان واجب است و یا بعضی مراتب آن، مانند مرتبه عملی و پیشگیری از منکرات، با قدرت، به حکومت مربوط می شود و اختصاص به قوه قهریه دولت دارد و دیگر مردم معمولی، نباید برای جلوگیری از منکرات، به قهر و خشونت متوسل شوند؟
شاید بتوان گفت که در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر، به صورت عملی، موجب اخلال در نظم اجتماعی شود، باید با اجازه حاکمان دولت اسلامی، انجام گیرد و در صورت مبسوط الید نبودن حاکم عدل، با اجازه فقیه جامع الشرایط و آگاه به مصالح جامعه، اجرا شود.