تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

عوامل بازدارنده از قتل نفس

اکنون سؤال این است که چگونه می توان با قتل نفس مبارزه کرد و برای جلوگیری از ارتکاب این گناه بزرگ چه کارهایی لازم است انجام شود. بدیهی است که موضوع پرسش ما در این جا غیر از ایجاد مانع فیزیکی است که مثلا کسی دست قاتل را بگیرد و او را از ارتکاب قتل باز دارد. منظور از این سؤال آن است که چگونه باید فکر و انگیزه ای را در انسان به وجود آورد که دست به ارتکاب این گناه بزرگ نزند؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت: از دید قرآن کریم و دیگر منابع اسلامی، مهم ترین چیزی که می تواند انسان را از این عمل زشت باز دارد، توجه به آثار وخیم و نتایج تلخی است که بر این گناه بار می شود، کیفری که در این عالم دارد، مجازاتی که در جهان دیگر برای آن منظور شده و دیگر آثار تلخ اجتماعی، حقوقی و اقتصادیِ آن؛ مانند قصاص، دیه و انزوا و بی آبرویی. آری، توجه به این آثار، از مهم ترین عوامل باز دارنده است که می تواند انگیزه قتل نفس را در انسان ضعیف یا نابود کند.
البته عامل باز دارنده دیگر، توجه به این حقیقت است که انسان مملوک خدا است و هیچ کس حق ندارد در مملوک خداوند، بدون اذن او تصرف کند؛ اما این عامل، تنها می تواند برای کسانی مؤثر باشد که احساس این مسئولیّت و انگیزه کمال طلبی و ارزش خواهی در آنان بیدار و فعال باشد؛ یعنی حد نصابی از ایمان و خداشناسی را داشته باشند، یک خداشناسیِ فعال و زنده. چنین کسانی توجه دارند انسان های دیگر مملوک ما نیستند و ما نمی توانیم در مرگ و زندگیِ آنان دخالت کنیم. البته، با دادن پول می توانیم مالک کار ایشان بشویم؛ ولی از هیچ راهی نمی توانیم مالک جانشان شویم.
﴿ صفحه 209﴾
حتی در آن جا هم که کسی مالک شرعیِ انسانی دیگر می شد، معنایش مالکیت وجود او، حیات و زندگیِ او، فکر او و سایر شئون وجودیِ او نبود، بلکه منظور، تنها مالکیت کار او بود و حق داشت که او را به برخی کارها وا دارد و از نتایج آن ها سود برد.
بنابراین، توجه به این حقیقت که هر انسان یک موجود مستقل و مملوک خدای متعال است و بدون اجازه او نمی شود در مملوک او دخل و تصرف کرد، کسانی را که حد نصاب ایمان و خداشناسی را داشته باشند، از دست زدن به این کار باز می دارد. ترس از عذابی است که بر این گناه عظیم بار می شود. شیوه تربیتیِ عمومیِ قرآن کریم، این است که در هر موردی برای باز داشتن انسان از دست آلودن به گناه، بیش از هرچیز، انسان ها را از آثار سوء و عذابی که بر آن بار می شود، بترساند و سپس آنان را به آثار مطلوب و ثمرات خوب و شیرینی که بر ترک گناه مترتب می شود، ترغیب کرده، از این طریق، او را به ترک گناه تشویق کند. این انذار و تبشیر یا مژده دادن و ترسانیدن، در همه جای قرآن، توأم هستند، هر چند که شاید موارد انذار بیش تر و چشمگیرتر از بشارت دادن باشد.
بنابراین، در درجه اول برای انسان های خداشناس و خداباور، شناخت و ایمانشان کافی است که آنان را از ارتکاب این گناه بزرگ باز دارد و در درجه دوم، برای عموم مردم توجه به آثار تلخ و نتایج سوء گناه و ثمرات شیرین ترک گناه مؤثرتر است و تا حد بسیاری این عامل، آنان را از دست زدن به این گناه باز می دارد؛ اما بعضی از انسان ها ایمانشان به قدری ضعیف است که تذکر این آثار هم آنان را از ارتکاب گناه باز نمی دارد و گاهی در هنگام شدت عصبانیت و خشم، حالتی برایشان پیش می آید که این عامل نیز در آن هنگام کارآییِ خود را از دست می دهد. برای چنین افرادی، این مجازات های دنیوی می توانند تأثیر و باز دارندگیِ بیش تری داشته باشند.
برای بسیاری از گناهان، در قرآن کریم، حدود یا قصاص و یا دیه تعیین شده است و در خود آیات نیز اشاره به این نکته هست که اجرای این کیفرها برای جلوگیری از ارتکاب جرم است. خداوند در یک آیه می فرماید:
(وَ لَکُمْ فِی الِقصاصِ حَیاةٌ یا اُوْلِی اْلاَلْبابِ)**بقره/ 179.***.
ای خردمندان! برای شما در اجرای حکم قصاص، زندگی و حیاتی نهفته است.
﴿ صفحه 210﴾
بدیهی است برای کسی که به حکم قصاص کشته می شود، دیگر حیاتی نیست؛ چنان که مقتول هم دیگر زنده نمی شود. بنابراین، منظور آیه این است که اجرای قصاص منشأ حفظ حیات و بقای زندگیِ سایر افراد و اعضای جامعه خواهد بود و جلوگیری می کند از این که دیگران دست به قتل بزنند و زندگیِ دیگران را به خطر بیندازند.
آیه دیگری می فرماید:
(وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ)**اسراء/ 33.***.
کسی که مظلومانه کشته شود، ما به ولیّ او قدرت قانونی (بر قصاص) داده ایم تا در قتل و آدم کشی زیاده روی نشود.
اگر برای ولیّ مقتول، قدرت قانونی بر قصاص قرار داده نشده بود، به خاطر انتقام جویی های متقابل، در قتل و آدم کشی زیاده روی می شد.پس وجود این قدرت قانونی برای ولیّ مقتول، مانع می شود از این که دیگران دست به چنین کاری بزنند. بنابراین، قصاص، دیات، حدود و امثال این ها راه های مختلفی هستند که برای جلوگیری از این عمل بسیار خطرناک پیش بینی شده اند.