تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

کتمان حق

درباره کتمان حق، که در قرآن با عنوان «لبس حق به باطل» مطرح شده است (یعنی حق را در پوشش باطل قرار دادن، به منظور کتمان حقیقت) آیات بسیاری داریم که در این جا به بعضی از آن ها اشاره می کنیم:
«وَلاتَلْبِسُوا الْحَقَّ بِاْلباطِلِ وَتَکْتُمُوا الحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)**بقره/ 42.***.
حق را در لباس باطل و درپوشش باطل قرار ندهید تا بدان وسیله، حق را کتمان کنید در حالی که می دانید.
(اَفَتَطْمَعُونَ اَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَد کانَ فَرِیقٌ مِنْهُم یَسْمَعُونَ کَلامَ اللّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ)**بقره/ 75.***.
آیا دل بسته اید که به شما ایمان بیاورند، در حالی که گروهی از ایشان کلام خدا را می شنوند و پس از درکش، آن را تحریف می کنند و حال آن که می دانند.
اهل کتاب، کلام خدا را می شنیدند و سپس حقایق را از مسیر اصلیِ خود، چه در لفظ و چه در معنا، منحرف می ساختند و به اصطلاح، کلام خدا را تحریف می کردند.
لازم به یاد آوری است که حتی در انسان های مؤمن هم، مراتبی از کفر و شرک و نفاق وجود دارد. خداوند می فرماید:
(وَمایُؤْمِنُ اَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ اِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِکُونَ)**یوسف/ 106.***.
در یکی از تفسیرهای این آیه آمده است که در بعضی انسان ها مراتب ضعیفی از ایمان با مراتبی از شرک همراه می شود. پس در گفتار و رفتارمان باید سعی کنیم که مشمول این آیه و نظایر آن نشویم، کتمان حق نکنیم، حق را به باطل در نیامیزیم، حق را در پوشش باطل قرار ندهیم، از حق تحلیل ها و تفسیرهای نادرست ارائه ندهیم و آن را به ناحق به نفع خویش تفسیر نکنیم که در این صورت، مشمول همین آیات کتمان حق و لبس حق به باطل و آیات نفاق خواهیم شد.
تورات و انجیل، مخصوصاً در زمان سابق، فراوان و در اختیار همه مردم نبودند و
﴿ صفحه 341﴾
معمولاً در هر شهر بزرگی یک نسخه نزد عالم بزرگ آن شهر بوده و مردم اگر می خواستند چیزی از این دو کتاب آسمانی بیاموزند، می بایست از زبان علمایشان بشنوند. بدین دلیل، به سادگی این امکان وجود داشت که چیزی را به دروغ به عنوان تورات یا انجیل به مردم ارائه دهند و مردم هم بپذیرند و عملاً هم چنین کارهایی انجام شده است که خداوند می فرماید:
(فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الکِتابَ بِاَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا کَتَبَتْ اَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمّا یَکْسِبُونَ)**بقره/ 79.***.
پس وای بر آنان که چیزی به دست خود می نویسند و سپس می گویند: این نوشته از نزد خدا است تا با آن، ثمن و بازده مادیِ کمی به کف آورند. پس وای بر آن ها از آن چه که به دست خود نوشتند و وای بر آن ها از آن چه به دست می آورند.
و در آیه دیگر می فرماید:
(وَاِنَّ فَرِیقاً مِنهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ)**بقره/ 146.***.
و در آیه دیگری آمده است:
(اِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما اَنْزَلْنا مِنَ اْلبَیِّناتِ وَ اْلهُدی مِنْ بَعْدِ ما بَیَّناهُ لِلنّاسِ فی الکِتابِ اُؤْلئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ الْلاعِنُونَ)**بقره/ 159.***.
گروهی از آنان حق را کتمان کنند در حالی که آن را می دانند. آنان که بینات و هدایتی را که ما نازل کرده ایم، کتمان می کنند، پس از آن که ما آن را در کتاب آسمانی برای مردم بیان کردیم، آنان را خدا و همه لعن کنندگان نفرین کنند.
آنان آیات و حقایق الهی را، به خاطر دفع ضرری از خود یا جلب نفعی برای خویش کتمان می کردند ونمی گذاشتند به گوش مردم برسد. از این جا است که در روایات آمده است:
«اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیَظْهَرِ اْلعالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللّهِ»**وسایل الشیعه، ج 16، باب 40، ص 269، روایت 21538.***.
هنگامی که بدعت ها در دین ظاهر شود و خلاف حقایق دین در اجتماع رایج گردد، بر
﴿ صفحه 342﴾
عالم است که حقیقت را آشکار و علم خویش را بازگو کند و اگر نکند از رحمت خدا دور و مشمول لعن و نفرین خدا می شود.
خداوند در آیه دیگری می فرماید:
(اِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما اَنْزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً اُوْلئِکَ ما یَأْکُلُونَ فی بُطُونِهِمْ اِلاَّ النّارَ وَلایُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذابٌ اَلِیمٌ)**بقره/ 174.***.
آنان که آیات کتاب خدا را کتمان می کنند تا بدان، بهای مادیِ کمی به کف آورند، آنان در شکم هاشان جز آتش فرو نمی بلعند و در روز قیامت، خدا با آن ها سخنی نگوید و پاکشان نسازد و عذابی دردناک دارند.
شاید در کم تر آیه ای از قرآن کریم، این گونه تعابیر تند و الفاظ تهدیدآمیزی به کار رفته باشد نسبت به کسانی که کتمان آیات خدا و حقایق الهی کنند تا ثمن قلیلی به کف آورند. البته معنای آیه، این نیست که اگر پول گزافی بگیرند، دیگر اشکالی ندارد و تعبیر «ثمن قلیل» به این اعتبار است که در مقایسه با گناه بزرگی که مرتکب شده اند، اگر ملیاردها دلار و اگر ثروت های دنیا را هم بگیرند، بهای اندکی خواهد بود.
در آیه دیگری آمده است:
(یا اَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ و تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ اَنْتُمْ تَعْلَمُونَ)**آل عمران/ 71.***.
ای اهل کتاب! چرا باطل را در پوشش حق در می آورید و حق را کتمان می کنید، در حالی که حق را می دانید.
این یکی از بزرگ ترین دام های شیطان برای گمراه کردن مردم است؛ چون اگر باطل، صریحاً به مردم القا شود، زود می فهمند که باطل است و گمراه نمی شوند. بیش ترِ گمراهیِ مردم در طول تاریخ، نتیجه درهم آمیختن حق و باطل بوده است.
امیرالمؤمنان علی(علیه السلام) در نهج البلاغه به این حقیقت تلخ اشاره می فرماید که اگر باطل، خالص بود و آمیزه ای از حق نداشت، مردم فریب نمی خوردند و اگر حق، آمیزه ای از باطل نداشت، کسی اهل حق را نکوهش و سرزنش نمی کرد. علت گمراهیِ مردم در جامعه این است که کسانی بخشی از حق را با بخشی از باطل درهم می آمیزند و باطل را در لباس حق جلوه می دهند و فتنه ها و گمراهی ها پدید می آورند.**نهج البلاغه/ خطبه 50.***
﴿ صفحه 343﴾
در آیه دیگری خداوند به گونه ای ظریف تر به این پدیده زشت اجتماعی اشاره کرده، می گوید:
(وَ اِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ اَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ اْلکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ اْلکِتابِ وَیَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِاللّهِ وَما هُوَ مِنْ عِنْدِاللّهِ وَیَقُولُونَ عَلَی اللّهِ الکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ)**آل عمران/ 78.***.
از اهل کتاب، گروهی زبان خود را (در هنگام القای سخنان خود) به شکلی بچرخانند تا تو آن سخن را جزء کتاب برشمری، در حالی که آن سخن از کتاب نیست و گویند که این سخن از نزد خدا است، در حالی که از نزد خدا نیست و دروغ هایی به خدا نسبت دهند، در حالی که خود می دانند که از خدا نیست.
خداوند در آیات بسیار دیگری نیز به این حقیقت تلخ و بزرگی این گناه، که منشأ فساد و گمراهی می شود اشاره کرده است:
خدای متعال ازاهل کتاب پیمان گرفته که آیات آن را برای مردم بیان کنند و کتمانش نکنند؛ ولی آن ها این پیمان الهی را پشت سرخود انداختند تا بهای اندکی به دست آورند و بد بهایی به دست آوردند.**آل عمران/ 187.***
و می فرماید:
از یهودیان کسانی بودند که کلمات خدا را از مسیر اصلیِ خود منحرف (و به اصطلاح آن را تحریف) می کردند.**نساء/ 46.***
بنابراین، کتمان حق و مخفی کردن آیات خدا از بزرگ ترین مصادیق کذب و از بزرگ ترین گناهان شمرده می شود و آیات مذکور، همه درباره اهل کتاب بود؛ ولی همین آیات و بیان این جریانات تاریخی اهل کتاب می تواند برای ما نیز بسیار آموزنده باشد. نقل این جریان، آن هم در این حد وسیع، نشان می دهد که این گناه، در بین اهل کتاب، بسیار رواج داشته است. در عین حال، این همه تأکید بر آن شاید برای آن است که ما درس عبرت بگیریم و از کتمان حقایقی که به زیان ما هستند، خودداری کنیم که در این صورت، مبارزه خوبی با فسادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی صورت خواهد گرفت.
﴿ صفحه 344﴾