تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

خلاصه و جمع بندی

زندگیِ اجتماعی را با همه اهمیتی که دارد و با وجود احکام فراوانی که اسلام درباره آن صادر نموده است، نمی توان آن را یک ارزش مطلق تلقی کرد، بلکه مطلوبیت آن، تابع شرایطی است که زندگی فرد را با زندگی دیگران پیوند می دهد و در ورای همه این شرایط، بستگی به نیت فرد در مشارکت در زندگیِ اجتماعی دارد.
عوامل روانی، که زندگیِ فرد را به جامعه پیوند می دهند، عبارتند از: عامل غریزی، عامل عاطفی و عامل عقلانی. این عوامل، شخص را وامی دارند تا به جامعه گرایش یابد و زندگی خویش را با زندگیِ دیگران پیوند دهد؛ اما ارزش اخلاقیِ زندگیِ اجتماعی،
﴿ صفحه 36﴾
بستگی به انتخاب عقلانی دارد. وقتی که انسان، بر سر دوراهی قرار می گیرد و انگیزه های مختلفی وی را به این سو و آن سو می کشانند، این عقل است که تعیین می کند کدام انگیزه، ارزش بیش تری دارد و باید به دنبال آن رفت. پس در سایه راهنماییِ عقل است که ارزش اخلاقی تعیین می شود.
در مسائل فردی هم، صرف وجود انگیزه طبیعی، دلیل بر ارزش اخلاقی نیست، بلکه با دخالت عقل است که می توان ارزش اخلاقیِ هر یک از کارها را مشخص کرد؛ مثلاً شهوت جنسی، یک انگیزه طبیعی است و تعیین ارزش اخلاقیِ آن، بستگی به حکم عقل دارد. عقل هم به تناسب شرایط مختلف، ممکن است به ارزش مثبت یا منفی بودنِ این میل، حکم کند. در واقع، میل های طبیعی، ابزاری برای تحقق اهداف عقلانی اند؛ زیرا هدف خلقت، متوقف است بر این که نسل انسان باقی بماند و این میل، ابزاری است برای تحقق آن هدف. این از الطاف خداوند است که در انسان، ابزارهای طبیعی قرار داده تا او را برای انجام کارهایی در مسیر تحقق اهداف ارزشمند، برانگیزد.
بنابراین، هر چند که در انسان میل های طبیعی و عوامل غریزی و عاطفی برای تشکیل زندگیِ اجتماعی وجود دارد، ولی ارزش اخلاقیِ آن ها به انتخاب عقل وابسته است. عقل می گوید: رسیدن انسان به مطلوب های مادی و معنوی اش در گرو زندگیِ اجتماعی است و اگر فرد بخواهد تنها زندگی کند، برای تأمین مصالح مادی و معنوی اش با دشواری ها و مشکلاتی رو به رو خواهد شد.
انسان برای رسیدن به کمال نهایی، آفریده شده است که مقدمات دست یابی به آن، تنها در جامعه فراهم می شود. پس به حکم عقل، زندگیِ اجتماعی، مطلوب خواهد بود و ضرورت بالقیاس پیدا می کند.