تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

3. جدال و تعصب بیجا

گاهی نیز با این که شخص می داند مطلبی باطل است، اما بر سخنان خود اصرار و پافشاری می کند و به بحث و جدال می پردازد و در این صورت، هدف او این است که در برابر طرف مقابل، کوتاه نیاید، در گفتگو بر او غلبه کند، سخن خویش را به کرسی بنشاند، او را اغوا یا رفتار خویش را توجیه کند، یا شخص ثالث و ناظر بحث را بفریبد، یا برتریِ خود را برطرف دیگر، در معلومات به رخ بکشد و یا انگیزه های شیطانیِ دیگری دارد که او را وادار به جدال و گفتگوی بی حاصل می کند.
بدیهی است مناظره ها و گفتگوهایی که چنین اهدافی را دنبال می کنند، نامطلوب و نکوهیده اند که علاوه بر اتلاف وقت، سبب تقویت خوی تعصب، خودخواهی
و خودمحوری و خودنماییِ انسان می شوند و اگر علاوه بر این نتایج تلخ که یاد کردیم، سبب گمراه شدن دیگری نیز بشود، گناهی بزرگ و خطایی است که خودش
را تباه و دیگری را گمراه خواهد کرد و نامش در زمره گمراهان و گمراه کنندگان ثبت خواهد شد.
در قرآن، آیات فراوانی درباره، جدال و احتجاج داریم که از جمله آن ها احتجاج های انبیا(علیهم السلام) با اقوام خود و گمراهان و مخالفان، به منظور هدایت و ارشاد آنان بوده است. و شاهد بر این است که چنین کاری درست و لازم است.
از سوی دیگر، آیات دیگری نیز در قرآن داریم که جدال را نکوهش کرده اند که تأمل در آن ها روشن می شود که این آیات، مربوط به مواردی است که اشخاصی
﴿ صفحه 373﴾
می خواسته اند سخن خود را به کرسی بنشانند و حتی در مواردی می دانستند که سخنشان باطل است؛ اما تعصب میورزیدند و یا هدفشان این بوده که مردم را گمراه کنند.
در چنین مواردی و با چنین انگیزه هایی، نه تنها اقدام به بحث و گفتگو مذموم است، بلکه اجابت چنین کسانی و مشارکت در بحث با آنان نیز درست نیست. از این رو است، که در مواردی به پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) خطاب می شود که با این گونه افراد جدال نکن. در این جا بعضی از آیات جدال را می آوریم:
(وَیُجادِلُ الَّذِینِ کَفَرُوا بِالْباطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَخَّذُوا آیاتِی وَما اُنْذِرُوا هُزُواً)**کهف/ 56.***.
آنان که کافرند، به باطل مجادله کنند تا بدان، حق را پایمال کنند و (اینان) آیات مرا و آن چه برای انذار و اندرزشان آمده، به تمسخر گرفته اند.
(وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فی الْلّهِ بِغَیْرِ عِلْم وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطان مَرِید)**حج/ 3.***.
بعضی از مردم، درباره خدا بدون علم و از روی جهالت، مجادله و از هر شیطان مطرود دنباله روی کنند.
(وِ مِنَ النّاسِ مَنْ یُجادِلُ فی الْلَّهِ بِغَیْرِ عِلْم وَ لاهُدیً وَ لا کِتاب مُنِیر * ثانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ لَهُ فی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ نُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَذابَ الْحَرِیقِ)**حج/ 8 و 9.***.
بعضی از مردم، بدون داشتن علم و هدایت و یا بدون یک نوشته روشنایی بخش درباره خدا، به جدال برخیزند (با تکبر و نخوت و به علامت بی اعتنایی) اعراض و پشت می کند تا مردم را از راه خدا گمراه کند. او در دنیا خوار شود و در قیامت عذابی سوزاننده به او بچشانیم.
آیه دیگری ریشه این گونه مجادلات را تکبر و خودبزرگ بینی دانسته است:
(اِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فی آیاتِ اللّهِ بِغَیْرِ سُلْطان اَتاهُمْ اِنْ فی صُدُورِهِمْ اِلاَّ کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِیهِ)**غافر/ 56.***.
کسانی که در آیات خدا بدون برهان مجادله می کنند، جز کبر و خودبزرگ بینی، که به آن نرسیده اند، در سینه شان نیست.
﴿ صفحه 374﴾
این آیات و نیز در آیات دیگری، جدال های بی فایده یا مضر را نادرست دانسته اند و آن را پیروی از شیطان و وسیله گمراه کردن مردم از راه خدا، و ریشه آن را تکبر و خودبزرگ بینی می دانند و در برابر آن، وعده عذاب می دهند. آیات دیگری نیز به محکوم کردن جدال پرداخته، آن را منشأ غضب خدا و مؤمنان و مساوی با گمراهی دانسته اند.**مانند آیه 35 از سوره غافر و آیه 18 و 69 از سوره شورا.***
و در یک آیه، خداوند به مسلمانان دستور می دهد که:
(وَلاتُجادِلُوا اَهْلَ الْکِتابِ اِلاَّ بِالَّتی هِیَ اَحْسَنُ)**عنکبوت/ 46.***.
با اهل کتاب، جز به بهترین شکل، به مجادله بر نخیزید.
در آیه ای دیگر، به پیغمبر دستور می دهد که با اهل کتاب و کسانی که می خواهند حق را بشناسند، راه و روش نرم و ملایم در پیش گیرد و جدال به احسن کند:
(اُدْعُ اِلی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ)**نحل/ 125.***.
مردم را به راه خدا، از طریق حکمت و وعظ و نصحیت خوب و مجادله به بهترین شکل آن، دعوت کن.
آنان را به گونه ای به حق دعوت کنید که دلسوزانه و ملایم باشد که اگر جدال به صورت احسن باشد، مطلوب است و از نظر قرآن کریم هم مذمتی ندارد؛ اما اگر از بحث، بوی تعصب بی جا، لجاجت، برتری طلبی و انگیزه هایی از این دست، استشمام شود، سخن را از تأثیر مطلوب می اندازد، و از دید قرآن کریم هم نکوهیده و ناپسند است و مؤمن باید از آن بپرهیزد.