تربیت
Tarbiat.Org

اخلاق در قرآن جلد سوم
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

دیدگاه قرآن درباره عدالت

قرآن کریم، در این زمینه، مطالبی را تحت عنوان های «عدل» و «قسط» به مسلمانان یادآوری می کند. عدل و قسط، چنان که قبلا هم گفته شد، دو مفهوم مترادفند و بار مفهومیِ واحدی را حمل می کنند. قرآن مجید، در این زمینه، گاهی به طور اطلاق به اجرای عدالت فرمان می دهد: مانند:
(وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْم عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلْتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللَّهَ اِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ)**مائده/ 8.***.
بدی ها و بدکرداری های یک طایفه (با شما) شما را به بی عدالتی (و عکس العمل تندتر و خشن تر) وادار نکند. با عدالت رفتار کنید که به پرهیزکاری نزدیک تر است و پرهیزکار باشید که خداوند به آن چه می کنید، کاملا آگاه است.
و مانند:
(اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَاْلاِحْسانِ)**نحل/ 90.***.
خداوند به انجام کار عادلانه و احسان فرمان می دهد.
قرآن در مواردی نیز به کارهای مختلفی فرمان می دهد که آن ها را متصف و مقید به عدالت کرده است و در واقع، ما را به موارد خاصی از عدالت ـ مثل حکومت عادلانه، اصلاح عادلانه و گفتار عادلانه ـ توصیه می کند؛ مانند:
(اِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَْماناتِ اِلی اَهْلِها وَ اِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ الْنّاسِ اَنْ تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ)**نساء/ 58.***.
خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش برگردانید و به هنگامی که میان مردم داوری می کنید به عدالت داوری کنید.
﴿ صفحه 133﴾
و مانند:
(فَاِنْ فائَتْ فَاَصْلِحُواْ بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَاَقْسِطُواْ اِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ)**حجرات/ 9.***.
پس هرگاه (طایفه یاغی) بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد) میان دو طایفه متخاصم، به عدالت، صلح و سازش برقرار کنید و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
و مانند:
(وَ اِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبی)**انعام/ 152.***.
و هنگام سخن گفتن عدالت را رعایت کنید.
و مانند:
(وَ لیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ)**بقره/ 282.***.
و (فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ)**بقره/ 282.***.
ما در بخش نخست این کتاب گفتیم که در قرآن، یک دسته مفاهیم اخلاقی هست که از جهت وسعت مفهومی، ممکن است همه یا بیش تر ارزش های مثبت یا ارزش های منفی را دربر داشته باشد که از آن ها با عنوان مفاهیم عام اخلاقی یاد کردیم و دو مفهوم عدل و ظلم را نیز در جمله این گونه مفاهیم برشمردیم.
عدل در وسیع ترین مفهومش، شامل «حقوق خدا بر انسان»، «حقوق انسان بر انسان»، «حق انسان بر خودش» و حتی «حق اعضا و جوارح انسان بر او» هم می شود؛ یعنی در این صورت، مفهوم عدل، تقریباً برابر با همه ارزش های مثبت است؛ هر چند که موضوع بحث ما در این بخش از کتاب، تنها عدل اجتماعی و حق انسان بر انسان خواهد بود که رابطه انسان ها را با یکدیگر تنظیم می کند نه رابطه انسان با خدا و رابطه انسان با خودش. بنابراین، نقطه مقابل عدل مورد بحث ما در این بخش، تنها ظلم به دیگران خواهد بود نه ظلم به خدا و نه ظلم به نفس.
﴿ صفحه 134﴾