(90) وَجَآءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِیُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِینَ کَذَبُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَیُصِیبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
بادیهنشینانی که (از شرکت در جنگ )معذور بودند، (نزد تو) آمدند تا به آنان اذن داده شود (که در جنگ شرکت نکنند)، ولی کسانی که به خدا و پیامبرش دروغ گفتند (و عذری نداشتند)، از جنگ باز نشستند. بزودی به کسانی از آنان که کفر ورزیدند، عذابی دردناک خواهد رسید.
نکتهها:
کلمهی «مُعذّرون» هم میتواند به معنای «معتَذرون» و عذرخواهان واقعی باشد که عذر موجّه دارند و هم به معنای کسانی که عذرتراشی میکنند.**به اصطلاح ادبیات عرب، یا از باب تفعیل است که عذر دروغ آوردن است و یا از باب افتعال و عذر واقعی داشتن است. تفسیر راهنما.***
برخی عذر واقعی داشتند و برای آن جهت مرخّصی میگرفتند، ولی برخی بدون عذر، در جهاد شرکت نکردند که عذاب برای این گروه است.
«اَعراب»، بادیهنشینان را میگویند که در بیابانها زندگی میکنند و از تمدّن شهری دور ماندهاند.
پیامها:
1- در جنگ تبوک فرمان بسیج عمومی بود که هر کس شرکت نمیکرد باید عذرش را خدمت پیامبر بیان میکرد و رسماً اجازه میگرفت. (جاء المعذّرون)
2- جهاد، امری حکومتی است نه فردی، لذا هم حضور در جبهه و هم ترکِ آن باید با اجازهی رهبر مسلمانان باشد.**در مورد حضور در جبهه در آیات قبل خواندیم: (فاستأذنوک للخروج فقل لنتخرجوا معی ابدا)*** (جاء المعذّرون ... لیؤذن لهم )
3- آنان که به فریضهی جهاد، بیاعتنایی کرده و در پی فرارند، در ایمانشان دروغ میگویند. (کَذَبوا)
4- دروغ، تنها با زبان نیست، عمل انسان نیز گاهی نشانِ دروغ بودن ادّعاست. (قعد الذین کذبوا )
5 - بهانهجویانِ برای گریز از تکلیف، بزودی تنبیه میشوند. (المعذّرون... سیصیب... عذابٌ الیم)