تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 5
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره توبه آیه 1

(1) بَرَآءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی الَّذِینَ عَهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ‏
(این آیات اعلام جدائی و) بیزاری و برائتی است از سوی خدا و پیامبرش، نسبت به مشرکانی که با آنان پیمان بسته‏اید.
نکته‏ها:
از این که برای این سوره در روایات، نام‏های «برائت» و «توبه» آمده است، می‏فهمیم که جزء سوره‏ی انفال نیست، بلکه سوره‏ای مستقلّ است.
از این که سوره، به دلیل محتوای قهرآمیزش بدون (بسم اللَّه) شروع شده است، می‏فهمیم که (بسم اللَّه) در هر سوره، متعلّق به همان سوره و جزء آن است، نه آنکه به عنوان تشریفات ویا...، در اوّل هر سوره بیاید.
اعلام برائت، به خاطر پیمان‏شکنی کفّار بود که در آیه‏ی 7 و 8 مطرح شده است، و گرنه قانون کلّی، مراعات پیمان‏هاست و تا طرفِ مقابل به پیمان وفادار باشد، باید آن را نگهداشت. چنانکه در آیه‏ی 4 آمده است: (الاّ الّذینَ عاهَدتُم من المشرکِینَ ثمّ لَم‏ینقُصوکم شیئاً ولم یُظاهروا علیکم اَحداً فاتّموا الیهم عهدهم الی مدّتهم) به میثاقتان با مشرکانی که پیمان نشکسته و توطئه‏ای نکرده‏اند، تا آخرِ مدّت وفادار بمانید. به علاوه مسلمانان به دلیل ضعف، تن به آن قرارداد دادند، وگرنه خواسته‏ی مسلمانان، قلع و قمع هر چه سریعتر شرک است.
ماجرای اعلان این آیات‏
در سال هشتم هجری مکّه فتح شد، امّا مشرکان همچنان برای انجام مراسم عبادی خود که آمیخته با خرافات و انحرافات بود، به مکّه می‏آمدند. از جمله عاداتشان این بود؛ لباسی را که با آن طواف می‏کردند، صدقه می‏دادند. یک زن که می‏خواست طواف‏های بیشتری انجام دهد، چون دیگر لباسی نداشت، به اجبار کفّار برهنه طواف کرد و مردم به او نگاه می‏کردند.
این وضع برای پیامبر و مسلمانان که در اوج قدرت بودند، غیر قابل تحمّل بود. پیامبر منتظر فرمان خدا بود تا آنکه این سوره در مدینه نازل شد. پیامبرصلی الله علیه و آله به ابوبکر مأموریت داد تا آیاتی از آن را بر مردم مکّه بخواند. شاید انتخاب ابوبکر به دلیل آن بود که او پیرمرد بود و کسی نسبت به او حساسیّت نداشت.
امّا وقتی او به نزدیک مکّه رسید، جبرئیل از سوی خدا پیام آورد که تلاوت آیات را باید کسی انجام دهد که از خاندان پیامبر باشد. آن حضرت، علی علیه السلام را مأمور این کار کرد و فرمود: من از او هستم و او از من است. علی علیه السلام در وسط راه آیات را از ابوبکر گرفت و به مکّه رفت و بر مشرکان قرائت نمود.
ماجرای تلاوت آیات این سوره توسّط علی علیه السلام ، در کتب اهل سنّت نیز آمده و از اصحاب، کسانی همچون ابوبکر و علی علیه السلام ، ابن عباس، انس‏بن مالک، جابربن عبداللَّه انصاری آن را روایت کرده‏اند و در مدارک بسیاری نقل شده است.**مسند احمد حنبل، (ج‏3، ص‏212 و 283 ؛ ج‏1، ص‏151 و 330)، مستدرک صحیحین، (ج‏3، ص‏51)، تفسیر المنار، (ج‏10، ص‏157)، تفسیر طبری، (ج‏10، ص‏46)، تفسیر ابن کثیر (ج‏2، ص‏322 - 333)، احقاق‏الحق، (ج 5، ص 368) و فضائل‏الخمسه، (ج‏2، ص‏342).
و در الغدیر، (ج‏6، ص 338) نام 73 نفر که این ماجرا را نقل کرده‏اند آمده است.***
برخی از اهل سنّت**مثل فخررازی و آلوسی در تفسیرهایشان. ***تلاش کرده‏اند که آن را امری عادّی جلوه دهند تا امتیازی برای حضرت علی علیه السلام به حساب نیاید و تحویل مأموریت تلاوت را به علی علیه السلام ، برای تألیف دلِ او دانسته‏اند، نه امتیازی برای او. در حالی که برای به دست آوردن دل کسی، کاری بی‏خطر به او محوّل می‏کنند، نه تلاوت آیاتِ برائت از مشرکین، آن هم در منطقه‏ی شرک و توسّط کسی که بسیاری از مشرکان را در جنگ‏ها کشته است و عدّه‏ای کینه‏ی او را در دل دارند!
وقتی خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمان داد که نزد فرعون رفته او را به توحید دعوت کند، وی گفت: خدایا من یک نفر از آنان را کشته‏ام، می‏ترسم مرا به قصاص بکشند، برادرم را به همراه من بفرست. ولی علی علیه السلام که تعداد زیادی از سران شرک را کشته بود، به تنهایی رفت و آیاتِ برائت را در نهایت آرامش خواند، آن هم در جای حسّاسی چون منی‏ و کنار جمره‏ی عقبه.
نکاتی که توسّط علی علیه السلام به کفّار اعلام شد عبارت بود از:
1- اعلام برائت و لغو پیمان‏ها.
2- ممنوعیّت شرکت مشرکان در حج از سال آینده.
3- ممنوعیّت طواف در حالت برهنگی.
4- ممنوعیّت ورود مشرکان به خانه‏ی خدا.
در موارد زیادی از قرآن، خدا و رسول در کنار هم مطرح شده‏اند، از جمله:
الف: در هدیه و لطف. (اغناهم اللَّه ورسوله)**توبه، 74.***
ب: در بیعت. (انّ الذین یبایعونک انما یبایعون اللَّه)**فتح، 10.***
ج: در اطاعت وپیروی. (من یُطع الرسول فقد اطاع اللَّه)**نساء، 80.***
د: در برائت و بیزاری از دیگران. (برائة من اللَّه و رسوله)
پیام‏ها:
1- لغو اعتبار پیمان با مشرکین، از اختیارات رهبر است. (برآءةٌ من اللّه و رسوله)
(پیمان‏های بسته شده با مشرکین درباره‏ی عدم تعرّض به یکدیگر بوده است)
2- وفا به پیمان آری، تسلیم توطئه شدن، هرگز.(برآءةٌ ... إلی الَّذین عاهدتم )
3- گرچه از نظر حقوقی، موظّفیم به پیمان وفادار باشیم، ولی برائت قلبی از مشرکان و منحرفان، یک اصل دینی است.**تفسیر اطیب‏البیان.***(برآءةٌ من اللّه و رسوله)
4- گرچه قانونگذار خداست، (لایشرک فی حکمِه احداً)**کهف، 26. ***ولی در سیره و عمل، خدا و رسول در کنار هم هستند. (من اللَّه و رسوله)
5 - برائت، نشانه‏ی قاطعیّت و اقتدار است، همچنان که سکوت در برابر توطئه‏ها و پیمان‏شکنی‏ها نشانه‏ی ضعف و ذلّت است. (برآءةٌ من اللّه و رسوله)
6- پیمان بستن با مشرکین در شرایطی مانع ندارد. (الّذین عاهدتم)
7- اگر به دلیل ترس از توطئه و خیانت، قراردادی لغو شد باید به مخالفان اعلام شود، تا غافلگیر نشوند.(برآءةٌ من اللَّه ...إلی ...المشرکین)