جنگ حُنین در منطقهای نزدیک طائف، میان مسلمانان و قبیلهی «هوازن» درگرفت و به همین سبب به آن جنگ هوازن هم میگویند.
در سال هشتم هجری پیامبرصلی الله علیه و آله برای مقابله با توطئه و تهاجم هوازن، به آن منطقه لشکرکشی کرد. سپاه ده هزار نفری اسلام که مکّه را فتح کرده بود، به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان، به آن سوی عزیمت کردند.
جنگ و درگیری پس از نماز صبح بود و مسلمانان که از حملهی قبایل هوازن غافلگیر شده بودند، اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ریخت، ولی با مقاومت سرسختانهی گروهی، سرانجام فراریان به فراخوانی پیامبرصلی الله علیه و آله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با کشته شدنِ صد نفر از مشرکان و تسلیم شدن بقیّه و به دست آمدن غنایم بسیار، جنگ حُنین با یاری خداوند به سود مسلمانان خاتمه یافت. دربارهی تعداد اسرا و میزان غنایم و کیفیّتِ تقسیم آنها و مسائلی که پیش آمد و نتایج این نبرد، حرفهای گفتنی بسیار است که باید به کتب تاریخ و مغازی مراجعه کرد.
پیامها:
1- عامل اصلی پیروزی جنگها در صدر اسلام، نصرت و امداد الهی بود. (لقد نصرکم اللّه...)
2- یاد الطاف الهی، از عوامل تقویت روحیّه و ایمان است. (لقد نصرکم اللَّه)
3- جنگ حُنین بسیار مهم بود. («مواطن کثیرة» شامل جنک حُنین نیز میشود، ولی به خاطر اهمیّت آن جداگانه نیز نام برده شده است)(مواطن کثیرة ویوم حنین)
4- گاهی کثرت جمعیّت و امکانات مادّی، سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شکست میشود. (اعجبتکم کثرتکم)
5 - به امدادهای الهی در همه حال نیاز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندک، از نصرت الهی برخوردار شدند و در جنگ حُنین با تعداد زیاد، باز هم نصرت الهی به یاری آمد. (لقد نصرکم اللّه... و یوم حُنین)
6- بدون ارادهی الهی، اسباب مادّی بیاثر است. (لم تغن عنکم)
7- برای ایجاد روحیّهی تعبّد و تواضع، گاهی باید نقاط ضعف را به رخ کشید، تا غرورهای بیجا بشکند. (ثمّ ولیّتم مدبرین)