(55) فَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَ لُهُمْ وَلَا أَوْلَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیَو ةِ الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ کَفِرُونَ
پس اموال و فرزندان منافقان تو را به شگفتی نیندازد. جز این نیست که خداوند میخواهد به این وسیله آنان را در زندگی دنیا عذاب کند و جانشان در حال کفر، خارج شود.
نکتهها:
«تَزهَق» به معنای خارج شدن همراه با دشواری و تأسّف و حسرت است.
نهی خدا از تعجّب، دلیل بر وجود این تعجّب در پیامبر نیست، بلکه جنبهی پیشگیری دارد.
در نهجالبلاغه، لحظات جان دادن گروهی ترسیم شده است که اموالشان در آن هنگام، در برابر چشمشان جلوه میکند و از اینکه آنها را میگذارند و میروند، عذاب میکشند.**نهجالبلاغه، خطبه 108.***
راههای عذاب شدن به وسیلهی مال از این قبیل است: عذاب در تهیّه آن، در نگهداریِ آن از سرقت و حریق و مردم حسود، به جا گذاشتن و رفتن هنگام جان دادن، پاسخگویی در قیامت برای چگونگی تهیّه و مصرف آن.
پیامها:
1- مؤمنان معاصر پیامبر در مقایسه با منافقان، در ضعف مالی بودند. (فلا تعجبک اموالهم...)
2- چه بسیار نعمتهایی که در باطن نقمت است و چه بسا توانهای اقتصادی که وسیلهی نابودی و بدبختی میشود.(لیعذّبهم بها )
3- به ذلّت کشاندن ثروتمندانِ منافق، از سنّتهای الهی است.(لیعذّبهم بها)
4- عذاب الهی تنها در آخرت نیست، در دنیا هم وجود دارد. (فی الحیاة الدنیا)
5 - مرگ، جدایی روح از بدن است، نه نیست و فانی شدن. (تَزهق)
6- جان منافق، ارزش گرفتن ندارد، خود خارج میشود. (تَزهق)
7- منافقِ ثروتمند، سخت جان میدهد. (تزهق انفسهم)
8 - مال و اولاد فراوانت منافقان، زمینهی کافر مردن آنان است. (فلا تعجبک اموالهم... تزهق انفسهم و هم کافرون)
9- به عاقبت امور توجّه کنید، نه به جلوههای آن. (فلا تعجبک اموالهم... تزهق انفسهم و هم کافرون)