(87) قَالُواْ یَشُعَیْبُ أَصَلَوتُکَ تَأْمُرُکَ أَن نَّتْرُکَ مَا یَعْبُدُ ءَابآؤُنَآ أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِی أَمْوَ لِنَا مَا نَشَؤُاْ إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ
(امّا مردم مدین در جواب) گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان میدهد که (به ما بگویی) آنچه را که پدرانمان میپرستیدند رها کنیم؟ (و) یا اینکه (نتوانیم) آن گونه که خود میخواهیم، در اموالمان تصرّف کنیم؟! تو که مرد بردبار و فهمیدهای هستی! (این چه توقّعی است که از ما داری؟)
پیامها:
1- همهی انبیا علیهم السلام با مخالفانی روبرو بودهاند. (قالوا یا شعیب ...)
2- نماز، در ادیان گذشته نیز بوده است. (أصلوتک)
3- نماز، بارزترین نمود آئین شعیب بوده است. (أصلوتک)
4- نماز واقعی، انسان را به ارشاد دیگران و امر به معروف و نهی از منکر آنها وامیدارد. (أصلوتک تأمرک ان نترک)
5 - تقلید از نیاکان، درمقابل دلیل ونصّ، سرچشمهی بسیاری از انحرافات است. (یعبد آباؤنا)
6- دین، نه از سیاست جداست و نه از اقتصاد. (أصلوتک...نترک ...فی اموالنا)
7- راه انبیا، مانع از آزادی بیقید و شرط است. (نفعل فی اموالنا ما نشاء)
8 - مالکیّت بر چیزی، دلیل جواز بر هر نوع مصرف کردن آن نیست. (نترک... ان نفعل فی اموالنا ما نشاء) (در قوانین شعیب، قانون کنترل مصرف بوده است)
9- تجلیل و ستایش مخالفان از ما، گاهی به خاطر سکوت ونگفتن حقّ است. (انّک لانت الحلیم الرشید)
10- تعریف وتمجید مخالفان، گاهی جنبهی استهزا دارد. (لانت الحلیم الرشید)