(59) قُلْ أَرَءَیْتُم مَّآ أَنزَلَ اللَّهُ لَکُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَاماً وَحَلَلًا قُلْ ءآللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ
بگو: آیا دیدید هر رزقی که خداوند برای شما نازل کرده است، (از پیش خود) بعضی را حرام و بعضی را حلال قرار دادید؟ بگو: آیا خداوند به شما اجازه داده یا بر خداوند دروغ میبندید؟
نکتهها:
نمونههایی از تحریمهای بی دلیل مشرکان، در آیهی 103 سوره مائده بیان شده است: (ما جَعَل اللَّه من بحیرةٍ ولاسائبةٍ ولا وصیلةٍ ولاحامٍ) آنان سهمی از کشاورزی خود را برای بتها و بتکدهها قرار داده و برخود حرام میکردند و یا آنچه را در شکم حیوانات بود، برای مردها حلال و برای زنان حرام میدانستند؛ (وقالوا ما فی بطون هذه الأنعام خالصةً لذکورنا و محرّم علی ازواجنا)**انعام، 139.*** امّا قرآن همهی اینها را افترا بر خداوند و ناروا میداند. (علی اللّه تفترون)
پیامها:
1- قانون اصلی و کلّی در خوردنیها حلال بودن است، مگر آنکه حرمت آن از طریق وحی ثابت شود. (ما انزل اللّه لکم)
2- رزق، از سوی خدا نازل میشود. (انزل اللَّه لکم من رزق)
3- در احکام شرع نباید از شارع جلو افتاد، چنانکه حرام خدا را نمیتوان حلال کرد، حلالها را هم نمیتوان حرام شمرد. (فجعلتم منه حراماً وحلالاً)
4- تشریع و قانونگذاری، مخصوص خداوند است. (آللَّه اذن لکم)
5 - کسانی که «ولایت تشریعی» دارند، با اذن الهی میتوانند چیزهایی را حلال یا حرام کنند. (اللَّه اذن لکم)
6- وضع قانونِ بدعتآمیز و آن را به خدا نسبت دادن، جرم است. (جعلتم منه حراماً و حلالاً ، علی اللَّه تفترون)
7- قرآن، عادات و رسوم غلطی را که ریشه در وحی و اذن خدا ندارد، محکوم میکند. (علی اللّه تفترون)