(12) وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَنَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَآ أَیْمَنَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ
امّا اگر (به جای توبه،) سوگندهای خویش را پس از بستنِ پیمانشان شکستند و در دین شما، زبان به طعنه (و عیبگوئی) گشودند، پس با سران کفر بجنگید. زیرا که آنان را (پایبندی به) سوگندی نیست، باشد که (با شدّتِ عمل شما،) از کردار خود باز ایستند.
نکتهها:
از علی علیه السلام پرسیدند: چرا فراریان جنگ صفّین را تعقیب کردید، ولی در جنگ جمل، کاری به فراریان نداشتید؟
حضرت فرمود: در صفّین، رهبر کفر زنده بود و فراریان دور او جمع شده، متشکّل میشدند و حملهی مجدّد میکردند، امّا در جنگ جمل، با کشته شدن رهبرشان، محوری برای تشکّل و سازماندهی مجدّد نداشتند.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس به دین شما طعنه زند، قطعاً کافر میشود. سپس این آیه را تلاوت فرمود.**تفسیر نورالثقلین.***
پیامها:
1- ارتداد از دین، یکی از نمونههای پیمانشکنی و مسخره کردن مکتب است. (و ان نکثوا) (شاید «نکثوا» پس از «تابوا» اشاره به ارتداد باشد).
2- کیفر طعن و توهین به اسلام، اعدام است. (طعنوا، فقاتلوا) (با توهین کنندگان به مقدّسات مذهبی، باید به شدّت برخورد کرد)
3- جهاد اسلامی، برای دفاع از مکتب است. (نکثوا، طعنوا، فقاتلوا)
4- چون پیمانشکنی و مسخره کردن دین، از ناحیهی رهبران کفر است، پس با آنان مبارزه کنید. (فقاتلوا ائمّة الکفر)
5 - در مبارزه، باید نابودی سران توطئه و مرکز فرماندهی و تشکیلات دشمن، در اولویت باشد. (فقاتلوا ائمّة الکفر)
6- هر سوگندی شما را نفریبد. سوگند پیمانشکنان، بیاعتبار است. (لا ایمان لهم)
7- از اهداف جهاد اسلامی، جلوگیری از توطئه دشمن است. (لعلّهم ینتهون)