تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 5
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره یونس آیه 94

(94) فَإِن کُنتَ فِی شَکٍّ مِّمَّآ أَنْزَلْنَآ إِلَیْکَ فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَءُونَ الْکِتَبَ مِن قَبْلِکَ لَقَدْ جَآءَکَ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ‏
پس اگر در آنچه بر تو نازل کردیم شک داری، از آن کسانی که کتاب آسمانی پیش از تو را می‏خوانند بپرس. یقیناً حقّ از سوی پروردگارت به سوی تو آمده است، پس از شک آوران مباش.
نکته‏ها:
در روایتی از امام هادی علیه السلام می‏خوانیم: افراد جاهل می‏پرسیدند: چرا به جای پیامبر، فرشته‏ای بر ما نازل نمی‏شود؟ خداوند با نزول این آیه و اینکه همه‏ی انبیا دارای زندگی مردمی بوده‏اند، پاسخشان داد.**تفسیر نورالثقلین.***
سؤال: با آنکه کتب آسمانی گذشته تحریف شده است، چرا علمای اهل کتاب، در این آیه مرجع و داور قرار داده شده‏اند؟
پاسخ: زیرا با آنکه بخشهایی از کتب آسمانی گذشته تحریف شده، امّا میان دانشمندان اهل کتاب، اشخاص و حرف‏های قابل استنادی یافت می‏شود.**تفسیر کبیرفخررازی.***

پرسش و پاسخ قرآنی‏
سؤال: چگونه قرآن می‏فرماید: (ان کنت فی شکٍّ) ای پیامبر! اگر در حقّانیّت قرآن شک‏داری، از اهل کتاب سؤال کن. با آنکه پیامبرصلی الله علیه و آله هرگز در شک نبوده است؟ و عقل نمی‏پذیرد که پیامبری، در وحی شک کند؟
پاسخ: 1- کلمه‏ی «اِن» (اگر) فرض است و نشانه‏ی حتمیّت و وقوع نیست. مثل (ان کان للرحمن ولد)**مریم، 91.*** اگر خداوند فرزندی داشت. با آنکه آیه‏ی (لم یلد ولم یولد)، فرزند داشتن را صریحاً نفی می‏کند.
2- در آیه‏ی 104 این سوره از قول پیامبر خطاب به مردم آمده است: اگر در دین من شکّ دارید. (ان کنتم فی شکٍّ من دینی)، پس خود آن حضرت شکّ نداشت، وگرنه تحدّی نمی‏کرد. همچنین قرآن می‏فرماید: (آمن الرسول بما انزل الیه)**بقره، 285.*** پیامبر به آنچه به او وحی می‏شد ایمان داشت.
3- گاهی خطاب قرآن به پیامبر است، ولی مخاطبِ مورد نظر دیگرانند. مثل این آیه: (امّا یبلغنّ عندک الکبر احدهما اوکلاهما...)**اسراء، 23.*** اگر پدر و مادرت در نزد تو به سنّ پیری رسیدند. در حالی که پدر حضرت رسول قبل از تولّدش و مادر او در سنّ کودکی آن حضرت از دنیا رفتند و در هنگام نزول این آیه، پیامبر پدر و مادری نداشت تا پیر باشند. آیه از بابِ «به در بگو تا دیوار بشنود» است، که در زبان عربی می‏گویند: «ایّاک اعنی و اسمعی یا جاره». در مسائل تربیتی هم گاهی خطاب به بزرگان و شخصیّت‏ها می‏کنند، تا دیگران حساب کار خودشان را بکنند.
4- گاهی آیه‏ای خطاب به پیامبر است، ولی مسلمانان مورد خطاب‏اند چنانکه جمله‏ی بعدی آن نیز جمع است. مانند: (یا ایها النبی، اذا طلقتم...)**طلاق، 1. ***و نیامده «طلّقت». به علاوه می‏دانیم که پیامبر هرگز زنی را طلاق نداده است.
5 - اگر بنا باشد با این آیه، وحی زیر سؤال و شک برود، باید در حقّانیّت همین آیه هم که می‏گوید: «اگر شک داری»، شک کرد
6- برای اهل کتاب، شک و سؤالی مطرح بود و از پرسیدن خجالت می‏کشیدند، خداوند با این بیان راه سؤال را به رویشان گشوده است.
7- ممکن است از باب مماشات و همراهی با طرف در بحث باشد، مثل حضرت ابراهیم که به ستاره‏پرستان گفت: (هذا ربی)**انعام، 76 - 78.*** این (ستاره) خدای من است.
8 - رسول اکرم صلی الله علیه و آله چون این آیه را شنید، فرمود: من شکّ ندارم. امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: واللَّه پیامبر شک نداشت.**تفسیر صافی.***
پیام‏ها:
1- از بین بردن شکّ در عقاید، ضروری است. (ان کنت فی شکّ)
2- هنگام شک باید به عالمان رجوع کرد. (فسئل الّذین یقرؤن الکتاب) (پس سخن عالم حجّت است)
3- کتاب‏های آسمانی مؤیّد یکدیگرند. (یقرؤن الکتاب)
4- بعضی اهل کتاب، حقّ را می‏گویند. (فسئل الّذین یقرؤن الکتاب)
5 - رهبر باید قاطع باشد وهیچ‏تردیدی به خود راه ندهد. (فلاتکوننّ من‏الممترین)
6- فضل آن است که دشمنان به آن گواهی دهند، آیا با اعتراف مخالفان به حقّانیّت آن، باز هم شک دارید؟! (فلاتکونن من الممترین)