(60) قَالُواْ سَمِعْنَا فَتیً یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَهِیمُ
گفتند: شنیدهایم جوانی که به او ابراهیم میگویند، آن (بت)ها را (به بدی) یاد میکرد.
نکتهها:
حضرت ابراهیم علیه السلام روزی که همهی مردم از شهر بیرون میرفتند، با آنها نیز همراه شد، امّا در میانه راه با عنوان کردن عذری به شهر بازگشت و با فرصت مناسب بدست آمده، هدف خویش را عملی ساخت.
کلمه «جذاذ» بمعنای قطعه قطعه شدن است.
اگر چه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نیز در روز فتح مکّه حدود 360 بت را شکست، امّا این کار به اتّفاق همراهان و لشکریان ایشان بود، ولی حضرت ابراهیم علیه السلام به تنهایی و یک تنه آن همه بت را خرد کرد.
شاید اگر حضرت ابراهیم بت بزرگ را هم میشکست، با جریحهدار کردن کامل احساسات آنان، نه تنها به مقصود خود دست نمییافت، بلکه نتیجه معکوس میگرفت و زمینه تفکّر بکلّی از میان میرفت. (الاً کبیراً لهم)
پیامها:
1- بت شکنی، از جمله وظایف اصلی پیامبران الهی است. (فجعلهم جذاذا)
2- اگر استدلال و موعظه فایدهای نبخشد، نوبت به برخورد انقلابی میرسد. (فجعلهم جذاذا)
3- قدرت جسمانی و جسارت، یک ارزش، و ناتوانی و زبونی یک نقیصه است. (فجعلهم جذاذا)
4- برای بیدار کردن افکار عمومی و محو شرک، تلف کردنِ برخی اشیا و اموال لازم است. (بتهای زمان ابراهیم و گوساله سامری دارای قیمت و ارزشی بودند). (فجعلهم جذاذاً)
5 - بت از احترام ومالکیّت ساقط است وشکستن آن جایز است. (فجعلهم جذاذاً)
6- بتهای بزرگ، در دید بتپرستان بزرگ است نه در نزد موحّدان. (کبیراً لهم)
7- شکستن بتها مقدّمه رهایی فکر از جمود و فراهم آمدن زمینهی سؤال و جواب است. (لعلهم الیه یرجعون)
8 - عقیدهی انحرافی، انسان را دچار قضاوت انحرافی میکند. (انه لمن الظالمین)
(گاهی انسان چنان سقوط میکند که بالاترین ظلم (شرک) را حقّ، و روشنترین حقایق (توحید) را ظلم میپندارد)
9- کفّار، ابتدا حضرت ابراهیم علیه السلام را ظالم معرفی کردند تا بتوانند براحتی او را محاکمه کنند. (انه لمن الظالمین)
10- فریاد مبارزه و ظلم ستیزی ابراهیم علیه السلام به همه جا رسیده بود. (سمعنا)
11- جوانان هم میتوانند در راه حقّ، موج آفرینی کنند. (فتیً)
12- حضرت ابراهیم علیه السلام قبل از عملیات تخریب، با تبلیغات خود زمینه انقلاب علیه بتها را فراهم آورده بود. (یذکرهم)