(61) فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً
پس چون به محلّ تلاقی آن دو (دریا) رسیدند، ماهی خود را (که برای غذا همراه داشتند) فراموش کردند. ماهی هم راه خود را به دریا برگرفت و رفت.
نکتهها:
کلمهی «موسی» 136 بار در قرآن آمده و همهی موارد مراد همان پیامبر اولواالعزم است.
بکار بردن کلمهی «فَتی» که به معنای جوان و جوانمرد است، به جای غلام و پسر، نشانهی ادب، مهربانی و نام نیک است. مراد از «فتاه» در آیه، «یوشعبن نون» است که مصاحب و ملازم حضرت موسی در آن سفر بوده است.**تفسیر نورالثقلین. ***
«حُقُب» به معنای سالهای طولانی است، 70 الی 80 سال.
در تفاسیر وروایات، ماجرای موسی وخضر بیان شده است. چنانکه در کتاب صحیح بخاری از ابن عباس از اُبیّبن کعب آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: روزی حضرت موسی در حال خطبه خواندن، مورد سؤال بنیاسرائیل قرار گرفت که عالمترین افراد کیست؟ موسی گفت: من هستم. خداوند موسی را مورد عتاب قرار داد که چرا نگفتی: خدا بهتر میداند. خضر از تو عالمتر است. موسی گفت: خضر کجاست؟ خطاب آمد: در منطقهی مجمعالبحرین است و رمز ونشانهی آن این است که یک ماهی در سبدی قرار بده و حرکت کن، هرجا ماهی را نیافتی، وعدهگاه ملاقات خضر همان جا میباشد.**علامه شعرانی در حاشیه تفسیر ابوالفتوح، محلّ ملاقات را حوالی شام وفلسطین میداند.***
موسی ماهی را در سبد قرارداده و به کسی که همراهش بود فرمود: هرکجا ماهی را نیافتی به من خبر بده. موسی و همراهش حرکت کردند تا کنار دریایی رسیدند و برای استراحت کنار سنگی توقّف کردند. در حالی که موسی در خواب بود و همراهش بیدار، ماهی حرکتی کرده و از سبد به دریا پرید! همراه موسی چون او را در خواب دید، او را صدا نزد. پس از بیداری موسی نیز فراموش کرد به او خبر دهد و هر دو به راه خود ادامه دادند، پس از یک شبانه روز موسی گفت: غذایی بیاور که ما از این سفر خسته شدیم. همراه موسی، ماجرای زنده شدن ماهی و پریدنش در آب را بازگو کرد. موسی گفت: باید برگردیم به همان منطقهای که ماهی در آب پریده که وعدهگاه ما آنجاست.
امام باقر وامام صادق علیهما السلام فرمودند: همراه موسی، ماهی نمک زده را کنار دریا برد تا بشوید، ماهی در دست او به حرکت در آمد و به دریا رفت.**تفسیر نورالثقلین.***
بعضی مجمع البحرین را تلاقی دو دریای نبوّت (موسی و خضر) دانستهاند؛ موسی دریای حکمت ظاهری و خضر، دریای حکمت باطنی است.
از آنجا که پیامبران معصوماند و فراموش نمیکنند، مراد از نسیان ماهی در آیه، کنار گذاشتن ماهی و واگذاشتن آن است. مثل آیاتی که نسبتِ نسیان به خدا میدهد، (الیوم نَنساکم)**جاثیه، 64.*** و (انّا نسیناکم)**سجده، 14.*** به علاوه آن دو بزرگوار، ماهی را فراموش نکردند، بلکه با خود برده بودند و طبق آنچه نقل کردیم همراه موسی چون نخواست حضرت را از خواب بیدار کند، صبر کرد و بعد از بیداری، فراموش کرد ماجرا را بازگو کند.
در قرآن، بارها حیوانات علامت، یا الهامبخش و یا خبررسان بودهاند، مانند چگونگی دفن هابیل با الهام از کلاغ، اطلاع از کفر مردم سبأ با خبر دادن هدهد و زنده شدن ماهی، در ماجرای ملاقات این دو پیامبر، و نقش عنکبوت در حفاظت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غار و نقش حفاظتی سگ برای اصحاب کهف.
پیامها:
1- تلاش موسی برای ملاقات خضر و تحصیل علم قابل ذکر است. (واذ...)
2- در مسافرت، همراه و همسفر داشته باشیم. (قال موسی لفتاه)
3- انتخاب عنوان زیبا، سفارش اسلام است. (قال... لفتاه)
4- سفرهای علمی، تاریخی بس طولانی دارد. (لاابرح...)
5 - طالب علم باید سراغ عالم برود، نه آنکه به انتظار عالم بنشیند. (لاابرح) یعنی تا رسیدن به عالم، دست از جستجو بر نمیدارم.
6- در طلب علم و عالم، اگر عمری جستجو کنیم جا دارد. (امضی حقبا)
7- تحصیل علم پایان و حدّی ندارد. پیامبری چون موسی نیز برای فراگیری علم باید آمادهی سفر طولانی شود. (امضی حقبا)
8 - همسفر جوانمرد کسی است که تا پایان سفر همراه انسان باشد. (حتی ابلغ مجمع البحرین ... فلمّا بلغا مجمع بینهما)
9- دریا و کنار دریا میتواند محلّ مناسب و سالم و آمادهای برای آموزش و ملاقاتهای معنوی باشد. (فلمّا بلغا مجمع بینهما)