(52) وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُواْ شُرَکَآءِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُواْ لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمْ مَّوْبِقاً
و (یاد کن روز قیامتی را) روزی که (خداوند به مشرکان) میگوید: آنان را که شریک من میپنداشتید فرا بخوانید (تا کمکتان کنند)، پس (مشرکان) آنها را میخوانند ولی پاسخی به آنان نمیدهند و ما میانشان ورطهی هلاکت قرار میدهیم.
نکتهها:
آنان که از خدا جدا شوند سرگردانند و به هر چیز روی میآورند، از انسان تا جماد و حیوانات، از خورشید و ماه در آسمان تا گاو وگوساله در زمین، از فرشتگان معصوم تا شیاطین فاسق، ولی هرچه بخوانند جوابی نمیشنوند، (فلم یستجیبوا لهم) امّا اگر خدا را بخوانند، حتماً پاسخشان داده میشود. (ادعونی استجب لکم)**غافر، 60.***
سؤال: در قرآن میخوانیم که خدا با کتمان کنندگان حقّ وپیمانشکنان حرف نمیزند، (لا یکلّمهم الله)**بقره، 174 ؛ آلعمران، 77.*** پس چرا در این آیه بامشرکان سخن میگوید؟
پاسخ: شاید به خاطر این است که دانشمندانِ کتمانکننده از مشرکان بدترند، یا آنکه قیامت مراحل مختلفی دارد، در یک مرحله خدا سخن نمیگوید، ولی در مرحلهای دیگر با آنان سخن گفته و مورد عتاب قرار میدهد. و ممکن است مراد این باشد که سخنی محبّتآمیز با آنان نمیگوید، ولی سخنان توبیخی و تحقیرآمیز میگوید.
پیامها:
1- در قیامت میان مشرکان و معبودهای آنان، فاصله زیادی است. (نادوا)
2- خداوند در قیامت به مشرکان فرصت استمداد از معبودها را میدهد، ولی چه سود؟ (نادوا شرکائی...فلم یستجیبوا لهم)
3- ریشهی شرک، جهل وپندارهای بیاساس است. (زعمتم)