(72) وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلًّا جَعَلْنَا صَلِحِینَ
وبه او (ابراهیم) اسحاق و یعقوب را به عنوان نعمتی افزون بخشیدیم و همه را از صالحان قرار دادیم.
نکتهها:
دشمن میخواست ابراهیم را نابود کند (ارادوا به کیداً) امّا ما نه تنها او را نجات دادیم (نجّیناه) بلکه به او نسل با برکتی بخشیده (و وهبنا له) و همه آنها را نیز از صالحان و شایستگان قرار دادیم. (و کلاًّ جعلنا صالحین)
اینکه نام اسحاق علیه السلام در این آیه ذکر شد، ولی از اسماعیل علیه السلام که فرزند اوّل حضرت ابراهیم است، نامی به میان نیامد، شاید بخاطر توجّه دادن به تولّد عجیب و فوق العادهی اسحاق باشد که با ارادهی الهی از مادری نازا یعنی ساره، آن هم در سن پیری بدنیا آمده است.
پیامها:
1- خداوند، اولیای خود را رها نمیکند. (و نجینّاه و لوطاً)
2- کسی که از کوه آتش و دریای دشمن نترسد، به منطقه مبارک خواهد رسید. (الی الارض التی بارکنا)
3- نجات الهی در گرو تلاش و هجرت انسان است. (نجینا ... الی الارض)
4- نوادگان، عطیّه الهی هستند. (یعقوب نوه ابراهیم است) (وهبنا له)
5 - زمینها یکسان نیستند. (الارض الّتی بارکنا) گاهی قطعه زمینی برای همه جهانیان برکت دارد. (للعالمین)
(بعضی مبارک بودن زمینها را بخاطر سکونت اولیای خدا در آنها میدانند، ولی این آیه، برکت را به خود زمین نسبت داده است.)
6- برکت بدست خداست. (بارکنا)
7- ایمان و عمل صالح، علاوه بر خود شخص، در نسل او نیز بازتاب و اثر دارد. (وهبنا له اسحاق ... کلا جعلنا صالحین)
8 - افراد و نسل مبارک میبایست در سرزمین مبارک باشند. (الی الارض التی بارکنا - کّلاً جعلنا صالحین)
9- فرزند، عطیهی الهی است (وهبنا) ولی آنچه از وجود فرزند مهمتر است، صالح بودن اوست. (کّلاً جعلنا صالحین)
10- صالح بودن، شرط اساسی در رهبری و نبوت است. (کّلاً جعلنا صالحین)