(8) اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْأَسْمَآءُ الْحُسْنَی
(زیرا او) خدایی است که معبودی جز او نیست (و) بهترین نامها برای اوست.
نکتهها:
در این چند آیه، چهار صفت از صفات بارز خداوند مطرح شده است؛
الف: خالقیّت. (خلق الارض والسموات)
ب: حاکمیّت. (علی العرش استوی)
ج: مالکیّت. (له ما فی السموات و ما...)
د: عالمیّت. (یعلم السّر و اخفی)
تسلّط پروردگار بر عرش که در سورههای دیگر قرآن با عبارت (استوی علی العرش) آمده است، کنایه از احاطه و سلطه خداوند بر جهان هستی است. مثلاً وقتی در فارسی میگویند: فلانی بر تخت نشست، و یا فلانی را از تخت به پایین کشیدند، یعنی او حاکم شد و یا قدرت و حکومت را از او گرفتند.
معمولاً همراه با عبارت «استوی علی العرش» و شبه آن، جملهای میآید که به منزلهی تفسیر آن است، مانند:
(ثم استوی علی العرش یغشی اللیل النهار)**اعراف، 54.*** او بر عرش سلطه دارد و با شب، روز را میپوشاند؛ (ثم استوی علی العرش یدبّر الامر)**یونس، 3. ***او بر هستی احاطه دارد و امور را تدبیر میکند؛ (ثم استوی علی العرش یعلم ما یلج فی الارض و ما...)**حدید، 4.*** او بر هستی تسلّط دارد وهمه چیز را میداند؛ (ثم استوی علی العرش مالکم من دونه من ولّی)**سجده، 4.*** او بر عرش سلطه دارد و جز او سرپرستی نیست؛ ودر این آیه: (علی العرش استوی له ما فی السموات و ما فی الارض)
کلمه «ثَری» به معنای خاک نمناک است و «تحت الثری» شامل اموات، گنجها و هر چیز دیگری که در خاک پنهان شده میباشد.
«اسماء حُسنی»**مفرد آمدن «الحسنی» با آنکه موصوف آن «اسماء» جمع است، شاید به دلیل مقدّر گرفتن کلمهی «هذه» باشد، یعنی «هذه الاسماء الحسنی»، هرچند نمونههای دیگری نیز در قرآن هست، مانند: (مآرب اخری)، طه، 18 و (حدائق ذات بهجة) نمل، 60. تفاسیر مجمعالبیان، طبری و تبیان.*** همان صفات خداوند است که بنا بر روایات، 99 اسم میباشد و اگر در دعا خداوند با این اسامی یاد شود، برکات و آثار فراوانی به همراه میآورد. اسمای الهی منحصر به اینها نیست و در بعضی ادعیه، مثل دعای جوشن کبیر، تا هزار اسم ذکر شده است. البتّه توسّل به این اسما، تنها حفظ و قرائت آنها نیست، بلکه باید خود را به آن صفات نزدیک کرد.**تفسیر نمونه.***
در روایات میخوانیم که امامان معصوم علیهم السلام فرمودهاند: به خدا سوگند، ما اسماء حسنای الهی هستیم.**تفسیر نمونه.***
امام صادق علیه السلام فرمودند: «سرّ» آن چیزی است که در دل پنهان میکنی و «اخفی» آن است که از ذهنت عبور کرده، ولی آن را فراموش کردهای.**تفسیر صافی.*** یعنی نه تنها از دیگران پنهان است، بلکه خود نیز از آن غافل شدهای.
خداوند بر همه چیز آگاه است، (یعلم السّر واخفی) غیب آسمانها و زمین را میداند، (اعلم غیب السموات والارض)**بقره، 33.***، حمل مادهی باردار را میداند، (یعلم ما تحمل کل انثی)**رعد، 8.***، هدف و معنای نگاهها را میداند، (یعلم خائنة الاعین)**غافر، 19.***، خطورات قلبی را میداند، (یعلم ما فی قلوبکم)**احزاب، 51.*** و هیچ برگی از درخت نمیافتد مگر اینکه او میداند. (و ما تسقط من ورقة الاّ یعلمها)**انعام، 59.***
پیامها:
1- تسلّط خداوند بر هستی، رحیمانه است، نه جبّارانه. (الرحمن علی العرش استوی)
2- نزول قرآن جلوهای از رحمانیّت و اقتدار خداوند بر هستی است. (تنزیلا ممن خلق... الرحمن علی العرش استوی)
3- تسلّط خداوند بر همهی هستی، یکسان است.**تفسیر نورالثقلین ؛ کافی، ج1، ص 128.*** (علی العرش استوی)
4- خداوند، هم آفریدگار هستی است و هم نگهدار و حاکم برآن. (خلق ... علی العرش استوی)
5 - خداوند بر تمام آنچه دیدنی و نادیدنی است، آگاهی و مالکیّت مطلقه دارد. (له ما فی السموات... و ما تحت الثری)
6- یکی از راههای جلوگیری از منکرات، توجّه مردم به علم الهی بر پنهان و آشکار آنهاست. (یعلم السّر واخفی)
7- نام نیکو وزیبا چه در لفظ و چه در معنا، یک ارزش است و خداوند، هم خود جمیل است و هم بهترین و نیکوترین نامها را دارد. (له الاسماء الحسنی)