(42) وَأُحِیطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ یُقَلِّبُ کَفَّیْهِ عَلَی مَآ أَنفَقَ فِیهَا وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَی عُرُوشِهَا وَیَقُولُ یَلَیْتَنِی لَمْ أُشْرِکْ بِرَبِّی أَحَداً
و (سرانجام) فرآوردههای آن (مرد مغرور، با قهر الهی) احاطه شد، پس او چنان شد که دو دست خویش را به خاطر خرجهایی که در باغ کرده بود (از شدّت حسرت) برهم میمالید، در حالی که آن (باغ وتاکستان) بر داربستهایش فروریخته بود و میگفت: ای کاش کسی را شریک پروردگارم قرار نمیدادم.
نکتهها:
بعضی با غرور وخودبرتربینی وگفتنِ (انا اکثر منک مالا...) از خدا غافل شده واز مدار توحید خارج ومشرک میشوند، امّا دیر یا زود به پروردگار یکتا اقرار خواهند کرد، چه مؤمنان (لااشرک بربّی احداً)**کهف، 38.*** وچه کافران. (یالیتنی لماشرک بربّی احداً)
پیامها:
1- خداوند محیط است، (واللّه محیط)**بقره، 19.***؛ هم لطفش احاطه دارد، (رحمتی وسعت کل شیء)**اعراف، 156.*** وهم قهرش فراگیر است. (اُحیط بثمره)
2- کیفر خداوند در کمین مغروران است. (اُحیط بثمره)
3- حوادث و عذابهای الهی، پیامد افکار و اعمال بد ماست. به دنبالِ کفر و کفرانِ صاحب باغ در آیات قبل، (احیط بثمره) آمده است.
4- ناامیدیها وحالات درونی، در ظاهر وکردار انسان اثر میگذارد. (یقلّب کفّیه)
5 - دنیاطلبان، ابتدا از حوادث تحلیل اقتصادی میکنند، سپس تحلیل معنوی. (در این آیه ابتدا حسرت بر پولهای خرج شده است، سپس غصّه برای شرک)
6- عذابهای دنیوی، بیدارباشی برای وجدانهای خفته و دلهای غافل است. (احیط بثمره ... یقول یالیتنی)