(106) وَقُرْءَاناً فَرَقْنَهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَهُ تَنزِیلاً
و قرآنی که آن را بخش بخش کردیم تا آن را با تأنّی ودرنگ بر مردم بخوانی و آن را آنگونه که باید به تدریج نازل کردیم.
نکتهها:
یکی از اعتراضهای کفّار این بود که چرا قرآن یکباره نازل نمیشود، (لولا نزّل القرآن جملة واحدة)**فرقان، 32.*** این آیه پاسخی به گفتهی آنان است.
آیات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و برای رفع نیاز همهی طبقات در طول تاریخ است، بخش بخش نازل شده تا با رویدادهای گوناگون، تطبیق داشته و برای منتظران دلچسبتر باشد. مثلاً اگر آیات جهاد در زمان صلح نازل میشد، در جایگاه واقعی خود نبود.
تدریج، یکی از سنّتهای الهی است، چه در آفرینش، که جهان را در شش روز آفرید و چه در نزول قرآن، با آنکه میتوانست یکباره نازل کند یا بیافریند.
نزول تدریجی آیات قرآن برای آن بود که علم به آن توأم با عمل به آن شود. البتّه از نزول تدریجی قرآن، ارتباط دائمی پیامبر صلی الله علیه و آله با مبدأ وحی نیز استفاده میشود.
پیامها:
1- بخش بخش شدن قرآن به اراده خداوند است. (فرقناه)
2- تعلیم و تربیت و ارشاد، باید تدریجی باشد. (فرقناه، علی مکثٍ)
3- تلاوت تدریجی قرآن، شنونده را برای آیات دیگر تشنه و منتظر میکند. (علی مکثٍ) «مُکث» آرامش همراه اطمینان است.
4- یک مربّی و مصلح، باید برای دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نیازمندیهای جدید غافل نباشد. (علی مکثٍ)
5 - گرچه روح بزرگ پیامبر ظرفیّت دریافت همهی وحی را یکجا دارد، امّا مردم کم ظرفیّتند و باید به تدریج آن را دریابند. (لتقرأه علی الناس علی مکثٍ)
6- قرآن، علاوه بر جنبهی تعلیمی، جنبهی اجرایی هم دارد که باید به تدریج اجرا شود. اجرای صدها دستور در جامعهای که صدها فساد دارد، یکباره محال است. (نزّلناه تنزیلا)