(24) أَمِ اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ ءَالِهَةً قُلْ هَاتُواْ بُرْهَنَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَن مَّعِیَ وَ ذِکْرُ مَن قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ
آیا آنها (کافران) بجای خداوند (یکتا) خدایان دیگری را گرفتهاند؟ (پس به آنان) بگو: دلیلتان را بیاورید. این (قرآن) یاد نامهی پیروان من و یاد نامهی کسانی است که پیش از من بودهاند (که همه بر نداشتن شریک برای خداوند اتفاق کلمه دارند) امّا اکثر مردم، حقّ را نمیدانند، پس (از آن) روی گردانند.
نکتهها:
علی علیه السلام فرمود: همانا با نزول قرآن به پیامبر، علم پیامبران پیشین و علم اوصیا و علم آنچه که تا قیامت رخ میدهد، داده شده است. آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کرد که خداوند به پیامبرش میگوید:**تفسیر فرات، ص 261. ***(هذا ذکر مَن معی و ذکر مَن قبلی...) بنابراین قرآن، حاوی علم ما کان و ما یکون است.
پیامها:
1- هر کس از خدای واحد دور شود، در دام خدایان متعدّد میافتد. (مندونهآلهة)
2- پیامبر باید با مردم برخورد استدلالی کند واز آنان برهان بخواهد. (قلهاتوا برهانکم)
3- توحید، دارای دلیل است، (لوکان فیهما...) امّا شرک دلیلی ندارد.**چنانکه در آیه دیگر میخوانیم: (و من یدع مع الله الهاً آخر لا برهان له) مؤمنون، 117.*** (هاتوا برهانکم)
4- در اصول عقاید نمیتوان تقلید کرد. (هاتوا برهانکم)
5 - توحید پیام تمام کتب آسمانی است. (ذکر مَن معی وذکر مَن قبلی)
6- کتب آسمانی مایه زنده شدن فطرت خفته و یادآور دانستههای فراموش شده است. (ذکر من معی و ذکر من قبلی )
7 - در فضای جهل، نه اقبال اکثریّت ارزش دارد و نه اعراض آنها. (اکثرهم لا یعلمون الحقّ فهم معرضون)