(93) حَتَّی إِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوْماً لَا یَکَادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً
تا آنگاه که به میان دو سدّ (کوه) رسید، پشت آن دو کوه مردمی را یافت که گویا هیچ سخنی را نمیفهمیدند.
نکتهها:
با توجّه به آیه بعد که مردم، ذوالقرنین را به کمال، قدرت، دلسوزی و لیاقت شناختند و ناامنی را مهمترین مسئله تشخیص داده و حلّ آن را به دست ذوالقرنین دانستند و با او گفتگو کردند. بنابراین مراد از جمله «لایکادون یفقهون قولا» این است که فرهنگشان پایین بود. چنانکه در آیهی 78 سورهی نساء میخوانیم: (فمالِ هؤلاء القوم لایکادون یفقهون حدیثاً) چرا اینها هیچ سخن و گفتاری را نمیفهمند؟ که مراد آیه، آشنایی نداشتن با زبان و لهجهی خاصّی نیست، بلکه مراد این است که چرا در خط صحیح قرار نمیگیرند!؟
در این سوره، سه ماجرا نقل شده است که در هر سه، حرکت و هجرت وجود دارد: هجرت اصحاب کهف، هجرت موسی برای دیدار خضر، هجرت ذوالقرنین؛ اوّلی هجرت برای حفظ ایمان است، دوّمی برای تحصیل دانش و سوّمی برای نجات محرومان میباشد.
پیامها:
1- قوانین حاکم بر طبیعت را باید کشف و بکار بست. (ثم اتبع سبباً)
2- هر حرکت و هدف و سفری، وسیلهای خاص نیاز دارد. جملهی «اتبع سببا» برای هر حرکت و سفری تکرار شده است.
3- برای مردان خدا، توقّف از فعالیّت و فراغت و بازنشستگی معنی ندارد. (ثم اتبع سبباً)
4- پیشوای مردم باید به همهی مناطق سرکشی کند و در جریان اوضاع قرار گیرد. (حتی اذا بلغ ...)
5 - تا حرکت و کاوش نباشد، نیازها و واقعیّات شناخته نمیشود. (اذا بلغ ... وجد)
6- خدمت به محرومان یک ارزش است، چه با فرهنگ باشند یا نباشند. (لایکادون یفقهون)