تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 7
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انبیا آیه 22

(22) لَوْ کَانَ فِیهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَنَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ
اگر در آسمان‏ها و زمین خدایانی جز اللّه بود، هر آینه آن دو فاسد می‏شدند، پس منزّه است خداوندِ پروردگار عرش، از آنچه (ناآگاهان) توصیف می‏کنند.
نکته‏ها:
اگر به کتابی که نویسنده‏ی آن چند نفر باشند نگاهی دقیق بیندازیم، بخوبی خواهیم دید که جملات، سیاق و محتوای هر قسمت از کتاب با بخش دیگر آن متفاوت است و بدیهی است که هر چه کتاب، بزرگتر و مفصل‏تر باشد، این اختلاف، بیشتر و بارزتر خواهد بود، زیرا بر فرض که در نوشتن یک جمله، یک سطر و یا یک صفحه، هماهنگی تصادفی پیدا شود ولی در کتاب بزرگ هستی، این هماهنگی و نظم بدون پروردگاری یکتا محال است.
سؤال: اگر خدایی‏یکتا در مصدر امور است،پس تضادهای موجود برای چیست؟
پاسخ: اگر بشود نام آنها را تضاد گذاشت، باید گفت از نوع تضاد دو لبه قیچی و یا دو کفّه‏ی ترازوست که تحت یک تدبیر و برای انجام یک هدف صورت می‏پذیرد و یا مثل حرکت متضاد دو دست یک انسان برای فشار دادن پارچه‏ای است که می‏خواهد آب آن را بگیرد می‏باشد.
هشام‏بن حَکَم از امام صادق علیه السلام پرسید: دلیل یکتایی خداوند چیست؟ حضرت فرمود: «اتصال التدبیر وتمام الصنع کما قال اللّه عزّوجلّ: (لوکان فیهما...)» پیوستگی و انسجام تدبیر جهان وکامل بودن آفرینش، دلیل وحدانیّت اوست.**توحید صدوق، ص 250.***
این آیه در پاسخ کسانی است که برای هر چیز و هر امری، ربّ، مدبر و خدایی قائل بودند و لذا فرمود: «ربّ العرش» یعنی پروردگار همه هستی، اللّه است.
پیام‏ها:
1- تعدّد پروردگار، امری محال است. (لوکان) (کلمه «لَو» در جایی بکار می‏رود که انجام شدنی نباشد.)
2- خدای آسمان‏ها و زمین یکی است. (فیهما) بر خلاف مشرکین که برای هر کدام از آسمان‏ها و زمین، ربّی قائل بودند، قرآن پروردگار همه را یکی می‏داند. (و هوالذی فی السماء اله و فی الارض اله)**زخرف، 84.***
3- تعدّد در مدیریّت، مایه‏ی از هم پاشیدگی و فساد است. (آلهة - لفسدتا)
4- به هنگام ذکر سخن باطل، تنزیه خداوند لازم است. (لوکان فیهما - فسبحان اللّه)
5 - تسبیح خداوند باید پس از آگاهی و بر اساس استدلال و منطق باشد نه کورکورانه و از روی لقلقه‏ی زبان. (لوکان فیهما - فسبحان اللّه) (اوّل استدلال شد که اگر دو مدیریّت بود هستی به فساد کشیده می‏شد سپس تسبیح خدا آمد. (سبحان اللّه عمّا یصفون))