(75) وَأَدْخَلْنَهُ فِی رَحْمَتِنَآ إِنَّهُ مِنَ الْصَّلِحِینَ
و او را در رحمت خویش وارد نمودیم، همانا او از شایستگان بود.
نکتهها:
در زمان حضرت ابراهیم، لوط پیامبر بود وامامت ورهبری از ابراهیم بود. شاید به همین دلیل در آیهی قبل درباره اسحاق و یعقوب خواندیم: «جعلناهم ائمه» و در این آیه نام لوط جداگانه برده شد و کلمه ائمة شامل او نیست، زیرا امام ابراهیم بود.
دراین آیه، خداوند به چهار نعمت مهمی که به حضرت لوط داده شده، اشاره میفرماید که عبارتند از: حکم، علم، نجات و دخول در رحمت.
شاید مراد از «حکم» در این آیه، مقام نبوت باشد، چنانکه دربارهی حضرت یحیی نیز به همین معنا آمده است، «و آتیناه الحکم صبّیاً»**مریم، 12.***
نجات دادن خداوند با تلاش خود انسانها منافاتی ندارد، چنانکه نجات حضرت لوط با فرمان و هدایت الهی و با خواست و تلاش خودش صورت پذیرفت. «فاسر باهلک بقطع من اللیل»**هود، 83.***
مراد از «فاسقین» در اینجا، کفّار است، نظیر آیهی: «افمن کان مؤمناً کمن کان فاسقاً»**سجده، 18.***
پیامها:
1- خداوند، اولیای خودش را نجات میدهد. (نجّیناه)
2- در منطقه گناهخیز نمانید. (نجّیناه)
3- گاهی انجام یک گناه، سبب ارتکاب گناهان دیگری میشود. (الخبائث)
4- بدتر از گناه، اصرار بر گناه واستمرار آن است. (کانت تعمل الخبائث)
5 - استمرار در گناه، ثمرهی کفر و سبب بد عاقبتی است. (تعمل الخبائث، انهم کانوا قوم سوء فاسقین)
6- محیط و جامعه، جبر آفرین نیست. (کانوا قوم سوء فاسقین، و ادخلناه فی رحمتنا)
7- اگر ما صالح باشیم، خداوند ما را از رحمت خویش سرشار میسازد. (ادخلناه فی رحمتنا انه من الصالحین)