تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 7
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره انبیا آیه 17

(17) لَوْ أَرَدْنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهْواً لَّاتَّخَذْنَهُ مِن لَّدُنَّآ إِن کُنَّا فَعِلِینَ
(و) اگر چنانچه (بر فرض محال) می‏خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم و بازیگر بودیم، هر آینه آن را از پیش خود (و متناسب با خود) انتخاب می‏کردیم.
نکته‏ها:
کلمه‏ی «لو» در لغت عرب در مورد کارهای محال آورده می‏شود و چون در اینجا لهو برای خداوند محال است، آن کلمه بکار رفته است.
در این آیات، ابتدا خداوند می‏فرماید: ما «لاعب» نیستیم و سپس در ادامه بجای آنکه بفرماید: «لو اردنا ان نتّخذ لعباً» فرمود: (ان نتّخذ لهواً)، بنابراین معلوم می‏شود که جوهره‏ی لهو و لعب یکی است، لذا در تفسیر المیزان می‏خوانیم: کار منظم و شکل یافته‏ای که با اهداف خیالی همچون افعال کودکان صورت می‏پذیرد، «لَعِب» نام دارد، ولی همین که این کارهای خیالی به جدّی رسید که انسان را از امور اصلی باز داشت و به صورت سرگرمی در آمد، به آن «لَهو» می‏گویند و این هر دو در مورد خداوند، بی‏معنا و باطل است.
در قرآن مجید بارها بر این مسئله تأکید شده است که جهان هستی بازیچه نیست و هدفدار آفریده شده است. از جمله، آیه 12 سوره‏ی طلاق، هدف را ایمان انسان‏ها دانسته ومی‏فرماید: (اللّه الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهنّ ... لتعلموا انّ اللّه علی کل شی‏ء قدیر وانّ اللّه قداحاط بکل شی‏ء عِلما) خداوند آسمان‏های هفتگانه و مثل آنها زمین را خلق کرد ... تا شما بدانید که او بر هر کاری قادر است و علم او بر هر چیزی احاطه دارد. البتّه تحقّق این هدف با تفکّر در هستی و درس گرفتن و اقرار بر آنست.
در معنای این جمله که «اگر بنا داشتیم سرگرمی برای خود بگیریم، قطعا از پیش خود این کار را می‏کردیم» چند معنا گفته شده است:
الف: آفریدن هستی، بر فرض برای سرگرمی باشد، کار اوست نه بت‏ها.
ب: بر فرض بنای سرگرمی داشتیم از فرشتگان و مقرّبان درگاه خود سرگرمی درست می‏کردیم و کاری به جهان مادّیات و طبیعت نداشتیم.
امام صادق علیه السلام با استناد به آیه، انسان را از انجام کارهای لهو، نهی فرمودند.**دعائم‏الاسلام، ج‏2، ص‏206.***
پیام‏ها:
1- هستی هدفدار است. (و ما خلقنا ... لاعبین) (اگر آفرینش، بیهوده نیست، پس مرگ هم، نیستی وپایان کار محسوب نمی‏شود.)
2- کسی که هدفش بازیگری است، وسایل بازی می‏سازد، نه جهان بی‏نهایتی که تنها، سلّول و اتم آن عصرها و نسل‏ها را به مطالعه پیرامون آن واداشته است. (و ما بینهما لاعبین)
3- اگر بر فرض محال بنای خداوند بر بازی و کار لغو بود، باید آن را متناسب با ذات خود می‏آفرید، (نه مادّیات و اجسام).**تفسیر صافی.*** (لا تّخذناه من لدنّا)
4- اگر بر فرض محال، خداوند هدف بازیگری داشت، دیگر کاری به خلقت انسان نداشت، این همه انبیا را بزحمت نمی‏انداخت، امر و نهی نمی‏کرد و ثواب و عقابی مقرّر نمی‏داشت. (لو اردنا ان نتّخذ لهواً لاتّخذناه من لدنّا)