(160) إِلَّا الَّذِینَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَیَّنُواْ فَأُوْلَئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَأَنَا الْتَّوَّابُ الْرَّحِیمُ
مگر آنها که توبه کردند و (اعمال بد خود را با اعمال نیک) اصلاح نمودند و (آنچه را کتمان کرده بودند) آشکار ساختند، که من (لطف خود را) بر آنان بازمیگردانم، زیرا من توبه پذیر مهربانم.
نکتهها:
برای گناه کتمان، همچون سایر گناهان، راه توبه و بازگشت باز است. امّا توبهی واقعی، با پشیمانی قلبی و اصلاح عمل و بیان موارد کتمان صورت میگیرد. توبهی کسی که نماز نخوانده آن است که نمازهای خود را قضا کند. توبه کسی که مال مردم را تلف کرده آن است که باید همان مقدار را به صاحبش برگرداند. در این مورد نیز کسی که با کتمان حقایق، به دنیای علم، اندیشه و نسلها، خیانت کرده، فقط با تبیین حقایق و بازگوئی آنهاست که میتواند گذشته را جبران نماید.
خداوند به شیطان فرمود: (انّ علیک لعنتی)**ص، 78.*** لعنت من بر تو. و در آیه بعد میفرماید: (علیهم لعنة اللَّه...) پس کتمان کنندگان و شیطان، در یک ردیف هستند.
پیامها:
1- خداوند، امکان توبه و بازگشت را برای خطاکاران، در هر شرایطی فراهم نموده است. (یلعنهم اللّه... الاّ الّذین تابوا)
2- کتمان حقایق دینی، فساد است، زیرا به توبه کننده، فرمان اصلاح و جبران داده شده است. (تابوا واصلحوا)
3- توبهی هرگناه، متناسب با آن است. توبهی کتمان، بیان حقایق است. (تابوا... وبیّنوا)
4- چون در مقام تهدید وتوبیخ، لعنت خداوند شامل حال کتمان کنندگان شد، در مقام مهربانی نیز کلمات «اَنَا» و «توّاب» و «رحیم» بکار رفته تا بگوید: من خودم با مهربانی مخصوصم، به شما باز میگردم. (یلعنهم اللَّه... انَا التوّاب الرّحیم)
5 - تهدید گنهکار و بشارت نیکوکار، دو رکن اساسی برای تربیت فرد و جامعه است. (یلعنهم اللّه... انَا التوّاب الرّحیم)
6- بازگشت لطف خداوند به توبهکنندگان، دائمی، قطعی و همراه با محبّت است. (اتوب علیهم و انَا التوّاب الرّحیم)