(72) وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّ رَءتُمْ فِیهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ
و(بیاد آورید) هنگامی که فردی را به قتل رساندید وسپس دربارهی (قاتل) او، به نزاع پرداختید، ولی خداوند آنچه را شما پنهان میداشتید، آشکار میسازد.
نکتهها:
جریان قتل و فرمان ذبح گاو، در آیات قبل به طور مفصّل بیان شده است، ولی این آیه خلاصهی ماجرا را ذکر میکند تا هشداری مجدد باشد که آنچه را شما پنهان میداشتید، خداوند با فرمان ذبح و زدن قسمتی از گاو به بدن مقتول و زنده شدن مقتول و معرّفی نمودن قاتل خویش، افشا ساخت واز خلافکاریهای شما پرده برداشت.
حدیثی در درّالمنثور نقل شده که اگر انسان در لابلای سنگهای محکم که هیچ روزنهای در آن نباشد، عملی را انجام دهد، خداوند آنرا برای مردم ظاهر میکند.**تفسیر درّالمنثور، ج1، ص78.***
در روایات میخوانیم: گاو میان سالِ زرد رنگ با آن خصوصیّات، تنها در اختیار جوانی بود که معاملهی پرسودی برایش پیش آمده بود، امّا چون کلید انبار زیر سر پدرش بود و او برای اینکه پدر را بیدار نکند، از سود گذشت. و خداوند برای جبران این خدمت فرزند به پدر، پاسخ بهانههای بنیاسرائیل را چنان قرار داد که گاو آن جوان، متعیّن شود تا آنرا با قیمت گران بفروشد. حضرت موسی فرمود: «انظروا الی البّر مایبلغ باهله» بنگرید به نیکی، که چه به اهلش میرساند.**تفسیر نورالثقلین، ج1، ص88.***
پیامها:
1- هر کس به گناه دیگران راضی باشد، در گناه آنان شریک است. خداوند به یهودیان زمان پیامبر نسبت قتل داده است، گویا آنان به قتل زمان موسی راضی بودند. (واذ قتلتم)
2- گاهی انسان با نسبت دادن جرم به دیگران، میخواهد با حیله آنرا از خود دفع کند. غافل از آنکه اگر خداوند بخواهد، با زدن مردهای بر مردهی دیگر، مسائل را روشن و مجرم را افشا میکند. (واللّه مخرجٌ ما کنتم تکتمون)