(48) وَاتَّقُواْ یَوْماً لَّا تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ
و بترسید از روزی که هیچ کس چیزی (از عذاب خدا) را از کسی دفع نمیکند و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمیشود، و از کسی غرامت و بدلی گرفته نشود ویاری نخواهند شد.
نکتهها:
در این آیه به برخی باورهای غلط و امیدهای نابجای یهود، اشاره شده است. آنان گمان میکردند که در روز قیامت اجدادشان، شفیع آنان خواهد شد. چنانکه بتپرستان، بتها را شفیع خود میپنداشتند. برخی از آنان قربانی کردن را کفّارهی گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، یک جفت کبوتر را سر میبریدند. گروهی از آنان به همراه مرده، طلا و زیورآلات دفن میکردند تا مرده به عنوان جریمهی گناهانش بپردازد.
غافل از آنکه قیامت بر خلاف دنیاست، که برخی با پول و پارتی و یا حمایت گرفتن از قدرتها، بر مشکلاتشان پیروز میشوند.
در روز قیامت، تمام سببها قطع؛ (تقطّعت بهم الأسباب)**بقره، 166.*** و نسبتها محو؛ (فلا أنساب بینهم)**مؤمنون، 101.*** و زبان عذرخواهی بسته میشود؛ (فلا یؤذن لهم فیعتذرون)**مرسلات، 36.*** مال و فرزند کارآیی ندارند؛ (لا ینفع مالٌ و لا بنون)**شعراء، 88.*** و خویشاوندی نیز ثمری ندارد؛ (لن تنفعکم أرحامکم)**ممتحنه، 3.*** قدرتها پوچ میشوند؛ (هلک عنّی سلطانیه)**الحاقه، 29.*** و شفاعت بدون اذن خداوند پذیرفته نمیشود؛ (و لا یشفعون الاّ لمن ارتضی)**انبیاء، 28.*** و فدیه پذیرفته نمیشود. (لایؤخذ منکم فدیه)**حدید، 15.***
بحثی درباره شفاعت
شفاعت از کلمه «شفع» به معنای جفت است، یعنی افرادی که مایهای از ایمان و تقوی و عمل داشته و در آن روز کمبودی دارند، لطفی به آن مایهها اضافه میشود و در اثر جفت وهمراه شدن با لطف اولیای الهی، از قهر خداوند نجات مییابند. بنابراین شفاعت، تنها شامل کسانی میشود که تلاشگرند، ولی در راه ماندهاند و نیاز به قدرتی دارند که در کنار آنان باشد.
حدود سی آیه از قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم میشوند:
1- آیاتی که شفاعت را نفی میکنند، مانند: (یومٌ لا بیعٌ فیه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ)**بقره، 254.***، روزی که معامله و دوستی و شفاعت در آن نیست.
2- آیاتی که شفاعت را مخصوص خداوند میدانند، مانند: (مالکم من دونه من ولّی ولا شفیع)**سجده، 4.***، غیر از او هیچ یاور و شفاعت کنندهای نیست.
3- آیاتی که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد میکنند، مانند: (من ذا الذّی یشفع عنده الاّ باذنه)**بقره، 255.***، چه کسی در نزد او (خداوند) شفاعت میکند مگر به اذنش؟
4- آیاتی که شرایط شفاعت شوندگان را بیان میکنند، مانند:
الف: شفاعت برای کسی است که مورد رضایت خدا باشد. (ولا یشفعون الا لمن ارتضی)**انبیاء، 28.***
ب: برای ظالمان، دوستدار و شفیعی نیست. (ما للظّالمین من حمیم ولا شفیع)**غافر، 18.***
ج: فرشتگان برای کسانی که ایمان آوردهاند، دعا واستغفار میکنند. (ویستغفرون للّذین آمنوا)**غافر، 7.***
با توجّه به آیات فوق، معلوم میشود که شفاعت بیقید و شرط نیست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، باید واجد شرایطی باشد و اگر کسی شرایط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پیامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمیگیرد. چنانکه همسر نوح و لوط علیهما السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. (فخانتا هما فلم یغنیا عنهما من اللّه شیئاً و قیل ادخلا الّنار مع الدّاخلین)**تحریم، 10.***
بنابراین شفاعتی سازنده است که انسان را با اولیای خدا پیوند دهد و مانع یأس او شود. ولی اگر ایمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همانگونه که مسیحیان عقیده دارند که عیسی فدا شد تا گناهان ما بخشیده شود، هرگز قابل قبول نیست.
سؤال: آیا شفاعتِ اولیای خدا، به معنای ایستادن در برابر ارادهی خدا نیست؟ کسی را که خدا اراده کرده عذاب کند، پیامبر با شفاعت خود جلو آن اراده را نمیگیرد؟
پاسخ: هم کیفر بدکاران و هم اجازه شفاعت به اولیای خود، اراده و خواست اوست. بنابراین شفاعت اولیای خدا، چیزی در برابر ارادهی الهی نیست.
سؤال: آیا شفاعت اولیای خدا به این معناست که رحم آنان از خدا بیشتر است. زیرا خدا میخواهد عذاب کند و اولیای او شفاعت میکنند؟
پاسخ: هم وجود رحم در اولیای خدا و هم اجازهی استفاده از آن، از طرف خداست. بنابراین اوست که با رحم و لطف خود، اجازهی شفاعت میدهد.
سؤال: آیا شفاعت، ارادهی خدا را تغییر میدهد؟
پاسخ: ارادهی خداوند در شرائط مختلف یک نوع نیست. اراده خدا بر کیفر گناهکار است، ولی اگر او توبه کند، قهرش را برمیدارد. زیرا شرائط انسان گناهکار با انسان توبهکار فرق دارد. انسانی بخاطر محبّت و ارادت و اطاعت از اولیای خدا در دنیا، مشمول شفاعت آنان میشود و دیگری که مخالف آنان بوده، مشمول نمیشود.
اسباب بخشش گناهان در دنیا سه چیز است:
1- توبه. (الاّ الّذین تابوا واصلحوا وبیّنوا فاولئک اتوب علیهم وأنا التّواب الرّحیم)**بقره، 160.***
2- ترک گناهان کبیره. (ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیّئاتکم)**نساء، 31.***
3- حسنات و کارهای نیک. (انّ الحسنات یُذهبنَ السیّئات)**هود، 114.***
ولی در آخرت، راه بخشش فقط شفاعت است.
پیامها:
1- ترس از حضور در دادگاه الهی، بدون وجود هرگونه وکیل یا شفیعی، زمینهی تقویت تقوای الهی است. (واتّقوا یوماً)
2- در برابر عقاید خرافی وباطل، با قاطعیّت برخورد کنید. (لایقبل، لا یؤخذ)