تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 1
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره بقره آیه 48

(48) وَاتَّقُواْ یَوْماً لَّا تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلَا یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَعَةٌ وَلَا یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ یُنصَرُونَ‏
و بترسید از روزی که هیچ کس چیزی (از عذاب خدا) را از کسی دفع نمی‏کند و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نمی‏شود، و از کسی غرامت و بدلی گرفته نشود ویاری نخواهند شد.
نکته‏ها:
در این آیه به برخی باورهای غلط و امیدهای نابجای یهود، اشاره شده است. آنان گمان می‏کردند که در روز قیامت اجدادشان، شفیع آنان خواهد شد. چنانکه بت‏پرستان، بت‏ها را شفیع خود می‏پنداشتند. برخی از آنان قربانی کردن را کفّاره‏ی گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، یک جفت کبوتر را سر می‏بریدند. گروهی از آنان به همراه مرده، طلا و زیورآلات دفن می‏کردند تا مرده به عنوان جریمه‏ی گناهانش بپردازد.
غافل از آنکه قیامت بر خلاف دنیاست، که برخی با پول و پارتی و یا حمایت گرفتن از قدرت‏ها، بر مشکلاتشان پیروز می‏شوند.
در روز قیامت، تمام سبب‏ها قطع؛ (تقطّعت بهم الأسباب)**بقره، 166.*** و نسبت‏ها محو؛ (فلا أنساب بینهم)**مؤمنون، 101.*** و زبان عذرخواهی بسته می‏شود؛ (فلا یؤذن لهم فیعتذرون)**مرسلات، 36.*** مال و فرزند کارآیی ندارند؛ (لا ینفع مالٌ و لا بنون)**شعراء، 88.*** و خویشاوندی نیز ثمری ندارد؛ (لن تنفعکم أرحامکم)**ممتحنه، 3.*** قدرت‏ها پوچ می‏شوند؛ (هلک عنّی سلطانیه)**الحاقه، 29.*** و شفاعت بدون اذن خداوند پذیرفته نمی‏شود؛ (و لا یشفعون الاّ لمن ارتضی)**انبیاء، 28.*** و فدیه پذیرفته نمی‏شود. (لایؤخذ منکم فدیه)**حدید، 15.***
بحثی درباره شفاعت‏
شفاعت از کلمه «شفع» به معنای جفت است، یعنی افرادی که مایه‏ای از ایمان و تقوی و عمل داشته و در آن روز کمبودی دارند، لطفی به آن مایه‏ها اضافه می‏شود و در اثر جفت وهمراه شدن با لطف اولیای الهی، از قهر خداوند نجات می‏یابند. بنابراین شفاعت، تنها شامل کسانی می‏شود که تلاشگرند، ولی در راه مانده‏اند و نیاز به قدرتی دارند که در کنار آنان باشد.
حدود سی آیه از قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم می‏شوند:
1- آیاتی که شفاعت را نفی می‏کنند، مانند: (یومٌ لا بیعٌ فیه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ)**بقره، 254.***، روزی که معامله و دوستی و شفاعت در آن نیست.
2- آیاتی که شفاعت را مخصوص خداوند می‏دانند، مانند: (مالکم من دونه من ولّی ولا شفیع)**سجده، 4.***، غیر از او هیچ یاور و شفاعت کننده‏ای نیست.
3- آیاتی که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد می‏کنند، مانند: (من ذا الذّی یشفع عنده الاّ باذنه)**بقره، 255.***، چه کسی در نزد او (خداوند) شفاعت می‏کند مگر به اذنش؟
4- آیاتی که شرایط شفاعت شوندگان را بیان می‏کنند، مانند:
الف: شفاعت برای کسی است که مورد رضایت خدا باشد. (ولا یشفعون الا لمن ارتضی)**انبیاء، 28.***
ب: برای ظالمان، دوستدار و شفیعی نیست. (ما للظّالمین من حمیم ولا شفیع)**غافر، 18.***
ج: فرشتگان برای کسانی که ایمان آورده‏اند، دعا واستغفار می‏کنند. (ویستغفرون للّذین آمنوا)**غافر، 7.***
با توجّه به آیات فوق، معلوم می‏شود که شفاعت بی‏قید و شرط نیست و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، باید واجد شرایطی باشد و اگر کسی شرایط شفاعت را دارا نباشد، هر چند همسر پیامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمی‏گیرد. چنانکه همسر نوح و لوط علیهما السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند. (فخانتا هما فلم یغنیا عنهما من اللّه شیئاً و قیل ادخلا الّنار مع الدّاخلین)**تحریم، 10.***
بنابراین شفاعتی سازنده است که انسان را با اولیای خدا پیوند دهد و مانع یأس او شود. ولی اگر ایمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همانگونه که مسیحیان عقیده دارند که عیسی فدا شد تا گناهان ما بخشیده شود، هرگز قابل قبول نیست.
سؤال: آیا شفاعتِ اولیای خدا، به معنای ایستادن در برابر اراده‏ی خدا نیست؟ کسی را که خدا اراده کرده عذاب کند، پیامبر با شفاعت خود جلو آن اراده را نمی‏گیرد؟
پاسخ: هم کیفر بدکاران و هم اجازه شفاعت به اولیای خود، اراده و خواست اوست. بنابراین شفاعت اولیای خدا، چیزی در برابر اراده‏ی الهی نیست.
سؤال: آیا شفاعت اولیای خدا به این معناست که رحم آنان از خدا بیشتر است. زیرا خدا می‏خواهد عذاب کند و اولیای او شفاعت می‏کنند؟
پاسخ: هم وجود رحم در اولیای خدا و هم اجازه‏ی استفاده از آن، از طرف خداست. بنابراین اوست که با رحم و لطف خود، اجازه‏ی شفاعت می‏دهد.
سؤال: آیا شفاعت، اراده‏ی خدا را تغییر می‏دهد؟
پاسخ: اراده‏ی خداوند در شرائط مختلف یک نوع نیست. اراده خدا بر کیفر گناهکار است، ولی اگر او توبه کند، قهرش را برمی‏دارد. زیرا شرائط انسان گناهکار با انسان توبه‏کار فرق دارد. انسانی بخاطر محبّت و ارادت و اطاعت از اولیای خدا در دنیا، مشمول شفاعت آنان می‏شود و دیگری که مخالف آنان بوده، مشمول نمی‏شود.
اسباب بخشش گناهان در دنیا سه چیز است:
1- توبه. (الاّ الّذین تابوا واصلحوا وبیّنوا فاولئک اتوب علیهم وأنا التّواب الرّحیم)**بقره، 160.***
2- ترک گناهان کبیره. (ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیّئاتکم)**نساء، 31.***
3- حسنات و کارهای نیک. (انّ الحسنات یُذهبنَ السیّئات)**هود، 114.***
ولی در آخرت، راه بخشش فقط شفاعت است.
پیام‏ها:
1- ترس از حضور در دادگاه الهی، بدون وجود هرگونه وکیل یا شفیعی، زمینه‏ی تقویت تقوای الهی است. (واتّقوا یوماً)
2- در برابر عقاید خرافی وباطل، با قاطعیّت برخورد کنید. (لایقبل، لا یؤخذ)