تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 1
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره بقره آیه 228

(228) وَالْمُطَلَّقَتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَثَةَ قُرُوءٍ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحَامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْأَخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَلِکَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلَاحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْروفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‏
زنان طلاق داده شده، خودشان را تا سه پاکی در انتظار قرار دهند. (یکی پاکی که طلاق در آن واقع شده و دو پاکی کامل دیگر وهمین که حیض سوم را دید، عده او تمام می‏شود.) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، برای آنها روا نیست که آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، کتمان کنند. و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظائفی که زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقی شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتی است. وخداوند توانا وحکیم است.
نکته‏ها:
«قُرء» به معنای پاک شدن و به معنای عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولی اگر به صورت «قُروء» جمع بسته شود به معنای پاک شدن است و اگر به صورت «اَقراء» جمع بسته شود به معنای عادت ماهانه است.
مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتی برای فکر و بازگشتن به زندگی اوّلیه پیدا می‏شود و هیجان‏ها فروکش می‏کند، و هم مشخّص می‏گردد که زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگری دارد، نسل مرد بعدی با شوهر قبلی اشتباه نگردد.
امام صادق علیه السلام فرمود: در مسئله حیض، پاک شدن و بارداری، گواهی خود زن کافی است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگری لازم نیست. امّا بر زنان حرام است که خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بی‏پرده بگویند که اگر کتمان کنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند.
رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّی نیست، برخلاف طلاق که شرایط و تشریفات زیادی را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهی از زنان است، ولی طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانی که آمیزش جنسی با آنان صورت نگرفته، احکام خاصّی دارد که خواهد آمد.
پیام‏ها:
1- زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگری را ندارد. (و المطلقات یتربّصن)
2- در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. (ما خلق اللّه فی ارحامهنّ)
3- بهترین ضامن اجرای قوانین، ایمان به خداوند است. (لا یحلّ لهنّ... ان کُنّ یؤمنّ)
4- اولویّت در ادامه زندگی، با شوهر اوّل است. (بعولتهنّ احقّ بردّهنّ)
5 - حسن نیّت در رجوع، یک اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسی رجوع کند و دوباره بی‏تفاوت گردد. (ان ارادوا اصلاحاً)
6- مسئولیّت، حقّ آور است. هرکسی وظیفه‏ای بردوش گرفت، حقّی نیز پیدا می‏کند. مثلاً والدین در مورد فرزند وظیفه‏ای دارند و لذا حقّی هم بر فرزند دارند. (ولهنّ مثل الّذی علیهنّ)
7- در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. (و لهنّ مثل الّذی علیهنّ)
8 - در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعی بود که اسلام آن ضررها را جبران کرد. (لهنّ مثل الذی علیهنّ) «علیهن» دلالت بر ضرر می‏کند.
9- تبعیض، در شرائط یکسان ممنوع است، ولی تفاوت به جهت اختلاف در انجام تکالیف یا استعدادها یا نیازها مانعی ندارد. (وللرّجال علیهنّ درجة)
10- مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده کنند که قدرت اصلی از آن خداوند است. (عزیز حکیم)
11- عدّه نگه‏داشتن، از برنامه‏های حکیمانه‏ی الهی است. (واللّه عزیز حکیم)