(170) وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَآ أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ ءَابَآءَنآ أَوَلَوْ کَانَ ءَابَآؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلَا یَهْتَدُونَ
وهنگامی که به آنها (مشرکان) گفته شود: آنچه را خدا نازل کرده است پیروی کنید، گویند: بلکه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن یافتیم پیروی مینماییم. آیا (از آنان پیروی میکنند) هرچند پدرانشان چیزی نمیفهمیدند و هدایت نیافته بودند؟
نکتهها:
آیه قبل به ما هشدار داد که از پیروی گامها و فرمانهای شیطان، دوری کنیم. این آیه یکی از مصادیق راه شیطان را که تقلید کورکورانه است بیان میکند.
پیروی و اطاعت عقلانی مانعی ندارد، مورد انتقاد قرآن، تقلید از کسانی است که نه خود دارای تعقّل بودهاند و نه هدایت انبیا را پذیرفتهاند.
هدایت الهی، در هر عصر و زمانی وجود دارد. از اینکه قرآن میفرماید: نیاکان آنان هدایت پذیر نبودند، استفاده میشود که هدایت الهی در هر زمانی بوده، ولی آنها نمیپذیرفتند. حضرت علی علیه السلام در نهجالبلاغه میفرماید: (بلی لاتخلوا الارض من قائم للّه ظاهراً او خائفاً)**نهجالبلاغه، قصارالحکم 147. ***زمین از رهبر آسمانی هرگز خالی نیست، خواه آشکارا و خواه مخفیانه مردم را به راه خدا دعوت مینماید.
پیامها:
1- ارتجاع و عقب گرد، ممنوع است. پیروی از سنّت و راه نیاکان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمیباشد. (الفینا علیه ابائنا)
2- تعصّباتِ نژادی وقبیلهای، از زمینههای نپذیرفتن حقّ است. (بلنتّبع... ابائنا)
3- آداب و عقاید نیاکان، در آیندگان اثر گذار است. (ما الفینا علیه ابائنا)
4- راه حقّ، با عقل و وحی به دست میآید. (لایعقلون شیئاً و لایهتدون)
5 - انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولی انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده، ضد ارزش میباشد. (اباؤهم لایعقلون)
6- عقل، ما را به پیروی از وحی، رهبری میکند. (اتّبعوا ما انزلنا... او لوکان اباؤهم لا یعقلون)