فرهنگ معاویهای تمام اصول جامعه دینی را در هم میریزد و میخشكاند و در عین حال كار خود را در ظاهری از انسان دوستی میآراید در حالیكه انسانیّت را متلاشی میكند. بدون اینكه آب از آب تكان بخورد نظمهای اصیل انسانی را از بین میبرد، بدون اینكه كسی متوجّه شود چه بر سرش آمده، مگر آن كس كه میتواند بین حق و باطل تمییز دهد و دغدغه حق بودن كارها را دارد و چنین كسی از همه مخالفان فرهنگ معاویهای خطرناكتر است بدون آن كه انسان شروری باشد و بخواهد تخریب مادی به بار آورد و به همین جهت در چنین فرهنگی همه جانیان پذیرفته میشوند تا به زندگی پوچ خود ادامه دهند، مگرانسانی كه بین حق وباطل تمییز میدهد و باطل و پوچی را میشناسد.
در زمان معاویه تقریباً كسی از مسلمانان نفهمید كه معاویه دارد دینش را از او میگیرد، میگفتند معاویه، حُجْرِبْنِ عَدی را می كشد، اشكالی ندارد چراكه حُجْر كمی تند و خشن است. آنها نیامدند بررسی كنند كه با این كارهای معاویه چه بلایی بر سر مردم میآید. میگفتند معاویه میخواهد كشور را اداره كند و اجازه هم میدهد ما مسلمانی كنیم، حال اگر حُجْر را هم كشت، چیز خاصی به وجود نیامده است و با كشتن یك انسان كه خطر بزرگی به وجود نمیآید. خدا كند ما این موضوع را خوب متوجّه شویم كه فرهنگ معاویهای، فرهنگ ضد اسلام ولی در اسلام و برای مقابله با اسلامِ جهانی و ابدی بوده است. در دل اسلامی كه بناست بشر را تا آخرالزّمان تغذیه كند فرهنگ معاویهای آنچنان جا پیدا كرده است كه اسلام از دست میرود، بدون اینكه افراد بفهمند، چراكه فهمیدن آن یك شعور و دقت بیشتری نسبت به شعور عمومی میخواهد. اول باید روشن شود عمق فاجعه از كجاست و چرا در متن اسلام چنین رخنهای ایجاد میشود؟
به عنوان مثال به تاریخ دوره معاصر نگاه كنیم، رضاخان برای ما، واقعاً خطری نداشت، فقط ملت ما را كوبید و كشت ولی معاویه كه رضاخان نیست، رضاخان از روزی كه بر سر كار آمده بود، همه میدانستند كه او یك وابسته انگلیسی و یك قلدر مزدور است. دیدید كه نتیجه هم نگرفت، و به قول یكی از دانشمندان علت اینكه در آن فضای غرب زده زنان ایرانی بیشتر با چادر به سركردن مأنوس شدند این بود كه رضاخان - مأمورِ دشمن - آمده بود تا چادر را بردارد و مردم ایران فهمیدند كه چادر به سركردن اصالتی دارد كه دشمن نمیخواهد برایشان باقی بماند. عمق فاجعه در فرهنگ معاویهای اینجاست كه معاویه نمیگذارد خود خواهی تو تهدید بشود تا خطر را حسّ كنی و به مقابله برخیزی - یعنی تا انسان خود خواهیاش از بین نرود و جای آن را حق خواهی نگیرد، معاویه را به عنوان خطر نمیشناسد چون فرهنگ معاویه با امنیت دادن به خود خواهیهای انسانها جای خود را باز میكند و جز امام معصوم(ع) چه كسی خودخواه نیست؟