تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

نهضتی فراتاریخی

درجلسات گذشته تأكید شد كه باید شرایطِ فرهنگی- اجتماعیِ زمان حضرت اباعبدالله‌(ع) روشن شود، تا اوّلاً: بفهمیم این نهضت در چه شرایطی شروع شد و شكل گرفت، ثانیاً: این مسئله به خوبی روشن شود كه نهضت اباعبدالله(ع) یك نهضت فراتاریخی است، به‌طوری كه همة تاریخ را فرا گرفته، و قصّه دشمنان اباعبدالله(ع) هم قصّه دشمنان بشریّت است. لذا این جبهه، همیشه گشوده است وثالثاً: باید متوجّه بود كه هركس نتواند دشمن خود رابشناسد، از خود شكست خورده است. و نیز اگر كسی دشمن خود را شناخت و راهی جز راه اباعبدالله(ع) برای مقابله با آن برگزید، بداند كه حتماً چروكیده و مأیوس خواهد گشت و در راستای شكست از خود، از دشمن خود نیز شكست خواهد خورد.
در جلسات قبل عرض شد: امویان با یك چهرة خاصّی مقابله با امام‌حسین(ع) را شروع كردند. امویان به نمایندگی معاویه در شام تركیبی شدند از فكر مشركانه و ظاهرپرست رُمی‏ها، و روح تعصب جاهلی اموی. وقتی این دو طرز فكر تركیب شوند، فكر معاویه‏ای ساخته می‏شود.
اگربتوانیم فكر معاویه‏ای را - با آن‌همه پیچیدگی و دقت- بشناسیم عظمت نهضت امام‌حسین(ع) رامی‏شناسیم، وگرنه فقط یك ادعا داریم كه حسین(ع) اسلام را نجات داد، اما چگونگی آن را در نمی‏یابیم.(27)
تأكید ما این است كه اگر روح و فرهنگ معاویه را بشناسید - كه تركیبی از جاهلیت عرب و شرك رُمی است- آن‌وقت می‏فهمید جبهة حسینی هنوز گشوده است و دشمنِ امروزِ شما همان دشمن دیروز اباعبدالله(ع) است كه امروز هم با چهره فرهنگی غربِ بعد از رنسانس به میدان آمده است به همین‌جهت عرض كردیم: رضاخان را غربی‌ها به سر كار آوردند و اوّلین كار او مبارزه با جلسات عزاداری اباعبدالله(ع) است، این یك اتفاق نیست بلكه غرب خوب می‏فهمد كه نابودی‏اش به نهضت حسین(ع) بستگی دارد. وقتی عشق الهی عامل حركت انسان در زندگی باشد، هم بی‌محتوایی فرهنگ غربی به كمك حكمت حسینی خوب روشن می‏شود و هم ناتوانی فرهنگ غرب در مقابل روش حسینی به خوبی روشن می‏گردد. حسین(ع) چهره‏ای از دشمن را می‏شناخت كه اسلام تا ابد از طریق این چهره تهدید می‏شود و لذا نهضت حسینی است كه می‏تواند تا قیام قیامت دشمن اسلام را شكست دهد.
انقلاب اسلامی هم ادامه همان نهضت و دشمن آن هم همان اروپای بعد از رنسانس است. اگر نهضت حسین(ع) شناخته شد، دشمن، و راه مبارزه با دشمن را درست می‏شناسیم. هر كس به اندازة توان خودش از نهضت اباعبدالله(ع) معنی زندگی كردن خود را می‏یابد. باید هرسال بیشتر تلاش كرد تا این نهضت را فهمید، چراكه نهضت اباعبدالله(ع) مثل قرآن هفتصد بطن دارد. یعنی این نهضت، تمام بشریّت را در طول حیاتش تغذیه می‏كند. عمده آن است كه مكر معاویه در قرن بیست‌ویكم ما را نفریبد، چراكه معاویه یك شخص نیست بلكه یك فرهنگ است. فرهنگ معاویه بعد از مردن معاویه هم می‏خواهد اجازه ندهد نهضت اباعبدالله (ع) درست فهمیده شود. فرهنگ معاویه‏ای تلاش می‏كند نهضت امام را منفی جلوه دهد، و اگر نتوانست، لااقل آن را سطحی جلوه می‏دهد، یعنی از محتوا می‏اندازد. شما بدانید سطحی جلوه دادنِ یك نهضت، به همان اندازه یا بیشتر از منفی جلوه دادنش، خطرناك است.