دین صورت تشریفاتی به خود گرفته بود و از پرهیزكاری و عدالت خبری نبود. همه به دین به عنوان یك ابزار نگاه میكردند و نه یك حقیقت. و دینداران واقعی، سادهباورانی شمرده میشدند كه زیر و بم زمانه را نمیشناسند. و حسین(ع) در چنین جوّی، بی دینی زمانه را معنی كرد و دینداری را به درستی نمایاند، تا دینداران با طاقتی هر چه بیشتر از دینداری خود خسته نشوند و بفهمند انتهای بی دینی، و دین تشریفاتی به چه انحرافی در انسانیّت انسانها و در اجتماع مسلمین كشیده خواهد شد. و عاشورا در هر سال پیامی برای دینداران دارد كه دین خود را به تشریفات نكشانند و از حقیقت دین باز نمانند و مرعوب سیاستبازانی كه دین را وسیله رونق بازار دنیا كردهاند نشوند، هر چند به سادهباوری متّهم گردند.
آری؛ با نهضت امامحسین(ع) عمق فاجعة انحراف در دین پیدا شد، راستی چقدر فاصله بود بین دین حسین(ع) و دین عمرسعد و معاویه؟ و این سؤال كه چرا دین به كار جامعه نمیآید؟ و دین نمیتواند جامعه را سر و سامان دهد، با نهضت امامحسین(ع) جواب داده شد. حضرت به خوبی نشان دادند كه دینِ نجاتدهنده كدام دین است و دینِ هلاك كننده كدام.
شاید یكی از سؤالات شما این باشد كه در دورانی كه همه چیز وارونه شده است، چه كار كنیم؟ همیشه اینگونه بوده كه پس از مدتّی كه شرایط وارونه میشده است، انسانهای معمولی، ولی حقیقتطلب، حیران میگشتند، آری؛ حیران گشته و با ناباوری نمیدانستند كه چه باید بكنند و با نهضت حسینی بود كه این وارونهشدگان وارونگیشان آشكار میشد. هیچوقت در كشور شیعه و با فرهنگ شهادت مأیوس نشوید، چراكه چنین كشوری با حسین(ع) نجات پیدا میكند.