تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

چه باید كرد؟

هم «محبّت به حق» و هم «نترسیدن از مرگ» دو عنصری است كه انسان را از همة سایه‏های دروغین اژدهایِ بزرگ قدرت در هر زمانی می‏رهاند. در نترسیدن از مرگ، انسان خود را رها می‏كند؛ در عشق و محبّت به حق، پیله نظر به خود و منیّت خود را می‏شكافد و رو به عالمی فوق عالم ترس می‏كند؛ و این هر دو یعنی «محبّت به حق و نترسیدن از مرگ» در ایمان به خدا جمع است و حسین(ع) نمایش همین ایمان است و نهضت او یعنی محبّت به حق و نترسیدن ازمرگ. و راه رهاشدن انسان از دست همة قدرت‏های دروغین، چه قدرت دیروز اُموی و چه قدرت پوچ‏گرای امروز غربی را او نشان می‏دهد، تا با نشاط آزادی از ترس، روزگار را در ذوقِ حضورِ با حق بگذرانی.
گاهی احساس می‏كنید از همه چیز آزادید و تمام دریچه‏های غیب به سوی شما باز شده‏است و در یك حالت آزادی از گذشته و آینده، در یك حالت حضور با حق و در یك حالت شور و نشاطِ ارتباط با حق، زندگی خود را می‏یابید و زندگی یعنی این. اگر می‏بینید در چنین نشاطِ حضورِ با حق نیستید جای پای آن ‌را در ترس از مرگ پیدا كنید، ترس از مرگ نمی‏گذارد كه ما با حق باشیم و كربلا یعنی نترسیدن از مرگ و دل سپردن به حق.(22)
باز برگردیم به شرح حال زمان معاویه:
آرام‌آرام، مقاومت‏ها از بین رفته و زهر فرهنگ امویِ رومیِ معاویه، در تمام رگ و پی جامعه نفوذ كرده بود و هیچ كس باور نمی‏كرد جز تسلیم به وضع موجود كار دیگری ممكن است و آنچه به علاقه‏مندان به ارزش‏های معنوی القاء می‏شد و در گوش‏ها دائم زمزمه داشت، این بود كه دیگر كاری نمی‏شود كرد.
حالا در جامعه سه گروه وجود دارد: یك گروه دل به غرب سپرده و زندگی خودشان را در بَزَك كردن بیشتر دنیا، پوچ كرده‏اند و می‏خواهند بقیه را هم به این پوچی بكشانند. گروه دوم دلشان با امام و انقلاب است اما می‏گویند: فایده ندارد و كاری نمی‏شود كرد. اینها قبول دارند حق با امام است ولی می‏گویند: همه جا را دشمن گرفته است. گروه سوم كسانی هستند كه دلشان با حق و ارزش ها است و مثل حسین(ع) امیدوارند، چراكه فرهنگ حسین(ع) یعنی فرهنگ امیدواری.
فرهنگ معاویه امثال گروه دوم را سرجای خودشان میخكوب كرد و امام‌حسین(ع) با شهادت خود این گروه دوم را نیز تكان دادند و آنها را به گروه سوم پیوند زدند، تا امیدواری برای همیشة تاریخ، راه و روش جبهه حق باشد، آنگاه كه به حسین(ع) اقتدا شود.