از جمله مقامات عرفانی در عرفان، مقام «اِنّ» و مقام «كَاَنَّ» است. امامحسین(ع) میدانند كه در كربلا شهید میشوند. اما وقت آن چه موقعی است؟ گاهی كلیّات قضیه به صورت اجمال برای امام روشن است، یعنی مقام «كَاَنَّ». و هر چه به حادثه نزدیكتر میشوند تطبیق آسمانی حادثه، با وقوع زمینی آن بیشتر میشود، و تفصیل آن بر اجمالش غلبه میكند، یعنی به مقام «اِنَّ» میرسند. امام گاهی سؤال میكنند و خواب اصحاب را میپرسند، چون دنبال گمشدهای میگردند، یعنی بدین وسیله میخواهند جریان را تطبیق دهند. بعد شما میبینید از وسط راه است كه امام میفرمایند: آن گمشدهای كه به ما خبر دادهاند در همین مسیر است.(46) امام كاملاً مطلع شدند كه هیچ زمینه استقراری در كوفه نمانده است، ولی راه را ادامه دادند، گویا گمشدهای را مییافتند كه در همین مسیر باید به دنبالش بگردند. ولی آن گمشده فقط یك قطعه زمین نبود، یك مقامی بود كه باید آن مقام بر اساس درخشندگیهای امام، در زمینی به نام كربلا و در قطعهای از تاریخ، برای بشر ظاهر شود و امام شدیداً به دنبال آن احوال و كمالاتی بودند كه در شرایط تحقّق چنین حادثهای آن كمالات از قلة وجودشان سرازیر شود.
شما خود پیامبر(ص) را كه در نظر بگیرید، میبینید ایشان تلاش میكردند دستورات خدا را عمل كنند و تمام شرایط را آماده كنند تا از طریق قلب مبارك ایشان یك دین برای بشر بیاید و دین اسلام از این طریق محقّق شود، چراكه اسلام یك حادثه نیست، بلكه یك حقیقت است. پیامبر اسلام(ص) شرایط ظهور آن حقیقت بودند و سعی كردند بهترین شرایط ظهور باشند.
اگر حركات اباعبدالله(ع) را به دقّت بنگرید متوجّه میشوید كه حضرت در واقع دارند یك بُعد از دین را پایهریزی میكنند. «حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنِ»(47) كه پیامبر(ص) فرمودند. یعنی پیامبر(ص) میفرمایند: «من و حسین میتوانیم جمعاً یك دین را كامل كنیم.» شریعت از آنِ پیامبر(ص) است و جلوة كامل ملكوتی در آن حالت خاص را اباعبدالله (ع) ظاهر میكنند. در روایت هم داریم كه دین در زمینه شهادت حضرت امامحسین(ع) یك نمود خاص پیدا میكند و شیعیان امامحسین(ع) هستند كه به مكّه فخر میفروشند.(48) بدون مكّه كسی كربلایی نمیشود ولی بعد از مكّه میتوان با كربلا اوج گرفت. مثل امام و نبی. درست است كه مقام امام بالاتر از مقام نبی است ولی پیامبر اكرم(ص) هم نبیاند و هم امام. یا مثل حضرت ابراهیم(ع) كه اوّل پیامبراند و بعد به مقام امامت میرسند و خداوند به حضرت ابراهیم(ع) در وقتی كه پیامبر هستند، پس از گذراندن آن امتحانهای سخت میفرماید: «اِنّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماماً» یعنی؛ من تو را برای مردم امام قرار دادم. در هر صورت مقامی كه كربلا در آن واقع شده است به جهت تلاشی است كه امام برای نشان دادن و محقّق كردن آن مقام انجام دادند. لذا باید جبههای از خالصترین انسانها با سالمترین انگیزهها و با رهبریِ كسیكه عالیترین انسان آن عصر است تشكیل شود. امام مأمورند همه گوهرهای نهان امامت را در صحنه عمل بنمایانند، و لذا امام این همه زحمت میكشد تا آنچه حقیقت امامت است در این شرایط ظاهر شود و تا انگیزه حقّی برای دشمن نماند و حجّت بر او تمام شود، و هیچ انگیزة باطلی هم در جبهه امام نماند و همه مطهَّر باشند.