تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

امام‌حسین(ع) فوق كوفه و كوفیان

گاهی سؤال می‏شود كه آیا امام می‏دانست شهید می‏شود، یا نمی‏دانست، و آیا امام برای حكومت رفتند یا نه؟ وقتی كه به عمق حركت امام توجه كنیم می‌بینیم موضوع نهضت امام بالاتر از این‌هاست و باید مسئله را وسیع‌تر از این‌ها نگریست. لذا می‏گوییم:
اگر مردم كوفه خوش استقبال و بد بدرقه هستند، حسین(ع) نیز در بند كوفیان نیست. امام باید بالاخره در آن فضای اموی – رومی، درخشندگی را از جایی آغاز كند، تا چشم‌های هدایت‏طلب، در راه پوچی‏ها نفله نشوند و كوفه و دعوت كوفیان بهانه و نقطة شروع مناسبی بود.
اصلاً تمام حرف ما در این سلسله بحث‌ها همین نكته است كه امام می‏خواهد انسان‌‌ها را از پوچی‏ها، در هر زمانی از زمانه‌های تاریخ بشر نجات دهد. نهضت امام به‌عنوان پاره‌ای از اسلام،(39) به وسعت بشریّت است و تك‌تك انسان‌‌ها در این نهضت احساس وجود می‏كنند. مثل امام‏خمینی‏(ره) كه همه مردم ایران خودِ گمشده‏شان را در او می‏دیدند، چون ایشان به عنوان حامل نور حسینی، وسعتی به وسعت انسان‌ها داشت، همه خطوط سیاسیِ در خط امام هم ایشان را امام خود احساس می‏كردند، هر خطی می‏تواند دلایلی بیاورد و بگوید به این دلایل امام در خط ماست، و این‌ها در ادعایشان صادق بودند، ولی امام(ره) فقط همه آنچه این خط می‏گوید نیست، امام بیشتر و وسیع‏تر از این‌هاست این مثال را به این جهت زدم كه شما امام‌حسین(ع) را در كوفه خلاصه نكنید و یا منحصر به حكومت ننمایید.
اسرار عالم غیب در كربلا نهفته است، نهضت حضرت باید قبل از حضرت آدم بررسی شود.(40) امام دنبال شرایطی است كه درخشندگی خود را بنمایاند تا بشر در زندگی نفله نشود.
لذاست كه امام در مدینه، آری در مدینه، آن وقتی كه نه كوفه‏ای مطرح است و نه دعوت كوفیان و نه نامه مسلم‏بن‏عقیل از كوفه به‌دست ایشان رسیده، می‏فرمایند:
«اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً، وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ اِلاْصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی‏‌(صلواة‌الله‌علیه‌و‌آله) اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی‏ واَبی عَلّی بْنِ‏اَبیطالِبٍ، فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقَّ فَاللّه اولی بِالْحَقِّ وَ مَنْ رَدَّ عَلَیّ هذا اَصْبِرُ حَتَّی یَقْضِی‌اللّه بَیْنی وَبَیْنَ‌الْقَوم، وَ هُوَ خَیْرُالْحاكِمین»(41)
یعنی؛ من برای طغیان و تكبّر و شلوغ كردن خارج نشدم. من می‏خواهم امّت جدّم را اصلاح كنم و امر به معروف و نهی از منكر كنم، و حق را نشان دهم و باطل را رسوا كنم. هركس مرا به عنوان حق قبول كرد پس خداوند سزاوارتر است به حق، و هركس هم مرا نپذیرفت صبر می‏كنم تا ببینم خدا چه حكمی می‏كند.
پس موضوع مشخص است كه یك حركت حساب شده در كار است و امام می‏داند به كجا می‏رود و بناست از فرصت پیش آمده برای رساندن پیام، بهترین استفاده را ببرد. پس در یك كلمه نهضت حسین(ع) فوق كوفه و كوفیان است.