اشك بر حسین(ع)، یعنی این كه ما هنوز چون حسین(ع) و اصحاب او، در مسیر انتخابِ آزاد هستیم و جزء آن قافله و اردوگاه ماندهایم، و عزاداری برای او یعنی تمدید امید، و یكدلشدن با كسی كه دل در هوای خدا داشت، و اسیر فرهنگ زمانه امویِ رُمی نشد. به همینجهت فرهنگ دشمن شدیداً ما را تهدید میكند و چشم طمع خود را به بریدن ما از اردوگاه حسینی دوخته است. و برعكس، اتّصال به فرهنگ و حكمت حسینی از طریق اشك و عزاداری، به طمع دشمن اجازه قوت گرفتن نمیدهد. عزاداری و اشك بر حسین(ع) تمدید امید به فرهنگ و حكمتی است كه ناممكنهای مقابله با فرهنگ اموی را كه یأسِ ما را برای تغییر سرنوشتمان میطلبید، ممكن كرد و میكند. تمام حیله و توان دشمن به كار گرفته شد تا ما زندگی و حیاتی را كه میخواهیم، انتخاب نكنیم. همیشه با خیالات وَهمی و سایهای و... ما را در چنگال انتخاب نكردن قرار دادند. و سلام و صلوات خدا بر حسین(ع) كه از این چنگالها آزاد شد و آزاد شدن را پایهگذاری كرد، در جایی كه اِبْنعباسها هم اسیر انتخاب شرایطی شدند كه خودشان انتخاب نكرده بودند، و آنچه معاویه میخواست فكر كنند، فكر میكردند، و در نتیجه آنچه معاویه خواست انتخاب كنند، انتخاب كردند. امامحسین(ع) آزاد از حیلة معاویه، آنچه را خواست با زیبایی تمام انتخاب كرد و چنین راهی را تا انتهای تاریخ گشود.
اگر ما هنوز زندهایم چون از دَم حسینی نوشیدهایم و لذا میتوانیم انتخاب آزاد بكنیم، و امام خمینی(ره) در قرن بیستم، قهرمان چنین انتخاب آزادی است. بحمدالله ما زنده و پایدار قهرمان راهی هستیم كه رهروان آن، با این همه مانعتراشیها و حیلههای جهان غرب، در مقابل مقصدی كه انتخاب كردهاند، هیچ یأسی را نمیشناسند.