در مقام بصیرت عظمای حضرت اباعبدالله(ع) دو شاخصه وجود دارد: یكی اینكه در چشم امام خدا بسیار بزرگ است، و دیگر اینكه معاویه و یزید بسیار كوچكاند. از كوچكی آنها همین بس كه به كاخها میپردازند و لذا هرچه كاخ بیشتری بسازند حقارت خودشان را بیشتر مینمایانند. اینجاست كه جایی برای هیبت یزید در چشم امام نمیماند، و امام با تمام امیدواری و راحتتر از هركاری، مبارزه با یزید را برای خود وظیفة مباركی میدانند و آن مقابله را عین زندگی میشناسند.
اگر خواستید بفهمید امامحسین(ع) برای مقابله با چه فرهنگی به صحنه آمده است، باید معاویه را بشناسید. گفتیم كه معاویه در شام با فرهنگ رُم باستانی، هم اندیشه شده و با مبانی آن اندیشه به جنگ اسلام آمده است. در شام، مسیحیت متعصب خالی از محتوی كه تحت لوای اسلام نیامد، همراه با فرهنگ رُمیانِ مشرك و عصبیّت اموی، به سركردگی معاویه همهوهمه درهم آمیخت و به جنگ فرهنگ نبوی و علوی آمد و در بحث گذشته تا حدّی روشن شد كه تنها راه مقابله با چنین دشمنی آن هم با این خصوصیات، پیروی از راه و حكمت عالیة حسینی است، و امیدواریم كه شما عزیزان از سر تحقیق به مسئله بنگرید و نه از سر احساسات دینی و متوجّه این دیدگاه حسینی بشوید كه خدا در چشمش بزرگ و فرهنگ غربزده معاویهای در چشمش حقیر است و این رمز پیروزی بود و هست.