با روش و سیره نهضت اباعبدالله(ع) در فضای حساس جامعه امروزی میتوانیم با معنویتی خاص، حق و باطل را بشناسیم و باطل را نقادی كنیم، در این صورت حق خواهد ماند، معنویت خواهد ماند و جنگ قدرتها و جناحها جایی برای ظهور نخواهد داشت و انسان نجات پیدا خواهد كرد. اگر صفای حسین(ع) و زلالی فرهنگ حسین در جامعه نباشد، به چه كنم چه كنم و یأس و ناامیدی گرفتار خواهیم شد و به اسم تأیید انقلاب و اسلام، بدی را تأیید خواهیم كرد. روحیهای كه كربلا به ما میدهد این است كه از مرگ نهراسیم و معنویت خود را به طور كامل حفظ كنیم تا اسلام باقی بماند. مقام معظم رهبری(حفظهالله) چند سال بیش فرمودند امر به معروف و نقادی، تضعیف نظام نیست. عدهای به اسم نقادی، همه چیز نظام را زیر سؤال میبرند، عدهای هم كه با نقادی، خودشان زیر سؤال میروند سریع خودشان را به اسلام و انقلاب میچسبانند كه كسی نتواند نقادی شان بكند و شما هم اگر حواستان جمع نباشد به اسم مدافع نظام، مدافع افرادی میشوید كه اصلاً صلاحیت ندارند و شما از آنهادفاع میكنید و اینجاست كه گاهی اوقات جوانان ما همه چیز نظام و انقلاب را زیر سؤال میبرند. تقصیر ماست كه از حسین(ع) یاد نگرفتهایم كه قصه انقلاب و اسلام و امام و شهدا را از قصه بعضیها كه خودشان را ورای اینها پنهان كردهاند جدا كنیم و این كار مشكلی است.
شهید مطهری(ره) در كتاب حماسه حسینی جمله زیبایی دارد كه میفرماید «حادثه حكومت اموی خطری است برای همیشه اسلام، و عنصری است كه در داخل اسلام خانه میكند و با علی و نهج البلاغه و حسین و كربلا میشود این خطر را روشن نمود»- نقل به مضمون- پس عزیزان؛ اگر ما كوتاهی كنیم، خسارت سنگینی را متحمل خواهیم شد، و باید با اباعبدالله(ع) عهد كنیم و از آن امام معصوم كمك بخواهیم آن طوری كه امام میخواهند ما نقادی كنیم. جملة امامحسین(ع) را در مدینه میدانید كه فرمود: من یاغی نیستم، نمیخواهم شلوغ بازی و شورش كنم «وَ اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً» میخواهم بروم سنّت جدم و پدرم را با امر به معروف و نهی از منكر احیاء كنم «وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی، اُریدُ اَنْ آمُرَ بالْمَعْروُفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْكَر» و بر ماست كه در امر به معروف و نهی از منكر، حق را بشناسیم و بر طبق آن عمل كنیم.
از زیر سایه نظم مسلط معاویهای، اگر حتی یك نَفَس بتوان خود را آزاد كرد، به دشتهای معنوی پهناوری خواهیم رسید. باید تلاش كنیم افق دیدههایمان را كمی از سطح جامعه بالاتر بیاوریم و از آن افق جریانها را تحلیل كنیم، بعد معنی حسینی زندگی كردن را بفهمیم و بااین دید نقادی كنیم، آنگاه یك صفا و معنویت و روشنی خاص و دلسوزی واقعی نسبت به امت اسلام نصیبمان میشود و این فشارهای ناشی از چیزهایی كه نباید تحمل كنیم را تحمل نمیكنیم و با صفا زندگی خواهیم كرد. باید نسبت به سلطههای غیر دینی ولی معاویهای نفوذ ناپذیر باشیم و به هیچ وجه آن را به رسمیت نشناسیم، تا دریچههای حیات روحانی بر جانمان گشوده شود. امروزه گاهی مشاهده میشود كه چون جوّ، جوّی است كه انگار همه به انقلاب بدبین هستند، ما اصلاً جرأت نمیكنیم از زاویهای كه باید دفاع كنیم، دفاع نماییم و یا برعكس بعضی از افراد چون كار بدی به اسم انقلاب انجام میدهند ما هم به اسم دفاع از انقلاب میخواهیم از آنها هم دفاع كنیم. فرهنگ اباعبدالله(ع) میگوید كه خودت را بالاتر بیاور و دید خود را وسیعتر كن، یعنی تو بنده خدا هستی و بر اساس این بندگی انقلاب را دوست داری، چون بندگی تو را افزایش میدهد و اگر چیزی بندگی تو را افزایش ندهد، دوست نخواهی داشت. با این دید نگاه كنید؛ از فضایی كه مردم میگویند یا همه چیز یا هیچ چیز، میتوانید خود را آزاد كنید و در آن فضا نیفتید. شرایط امروز كشور ما «هیچ چیز یا همه چیز» نیست، نه همه چیزش خوب است و نه همه چیزش بد است. وقتی عدهای از مسؤلان نظام اشكالاتی داشتند، حضرت امام(ره) فرمودند: «من عقد اخوّت با احدی نبستهام». بحث ما، اشكال به مسؤلین نیست، بلكه اشكال به حرفها و یا فرهنگهایی است كه ما را از عبودیت و كمال دور نگه میدارد. حسین(ع) بالاتر از فضای عمومی جامعه تنفس نمود، دوران حساسی بود، حتی اكثر مردمی كه مذهبی بودند از ترس اینكه با اصل اسلام مقابله كنند، با امام(ع) همكاری نكردند. شما امروز اگر نگاهتان به این موضوع حساس باشد، دوست و دشمن انقلاب را خواهید شناخت.
بهراستی ما نگران چه هستیم؟ آیا دلواپس این نیستیم كه ارزشها را وارونه میكنند؟ وقتی یك جوان متدیّنِ متعبد را به چیزی نمیگیرند و بعد یك آدمی را كه سراپایش كفر است دارای ارزش میدانند! شما با مشاهده این اوضاع چه خواهید كرد؟ تو باید حق را بگویی اگر چه به تو بگویند كه مراعات قواعد زمانه را نكردهای، تا معلوم شود هنوز هم خورشید طلوع خواهد كرد و امكان تنفس آزاد نمرده است.