اگر در سیرة حسین(ع) دقّت بفرمایید، دیگر نمیگویید: چه فایده كه عدّهای بفهمند فرهنگ معاویه، فرهنگ فریب دادن انسانیّت است. شما بدانید اگر معلوم شود یك فكر و فرهنگ فریب و دروغ است و حتّی اگر همه هم به آن عمل كنند، غیر از این است كه آن فرهنگِ فریب را حق بپندارند و زندگیشان را بر اساس آن بنا كنند.
نگو كه درگوشهای از زمین 72 نفر را كشتند و تمام شد، نه با اینكار، فرهنگ فریب رسوا شد. عمق فاجعه جدا شدن از اهلالبیت(ع) روشن شد، شیعه معنی پیدا كرد و به عنوان فرهنگ اصیل اسلامی مشخص گشت. همینكه آمریكا از شیعه میترسد و در كنفرانس «وِنیز» (قبل از شروع دفاع مقدّس هشتساله) كارتر و تاچر وژیسگاردستن جمع شدند كه ما با انقلاب اسلامی كه تمام حیات غرب راتهدید میكند چه كنیم؟ و به این نتیجه رسیدند كه به زعم خودشان بهكمك جنگ باید آن را متوقف یا نابود كرد، این نشانه عظمت انقلاب اسلامی است كه با فرهنگ شیعی به صحنه آمد. مگر انقلاب اسلامی با چه اسلحهای میجنگید؟ با نور حسینی میجنگید. پس فقط 72 نفر در كربلا نیستند، بلكه فرهنگی است كه همة فرهنگ فریب را تا قیام قیامت تهدید میكند و به واقع بعد از حسین(ع) آنهایی كه معلوم شد فریب خوردهاند، باید در روش و فكر خود تجدیدنظر كنند و این یعنی ایجاد كردن تحوّل در عالَم انسانی.