تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

حضور همة تاریخ در كربلا

همة تاریخ در كربلا جمع شده، همه خوبی ها در وارث همه انبیاء یعنی حسین(ع) و همه بدی ها در وارث شیطان، یعنی یزید. همه زندگی بشر در همة خوبی‏ها یعنی زهیر و بُریر و .... و همة بدی ها در خولی، شمر و.... تمرین می‏شود. دوباره به این جمله با دقت بنگرید: «در كربلا این دو رویارویی به عنوان صفحه نمایش همه تاریخ، در ابعاد بسیار جامع خود ظهور كرده است»، در یك طرف جبهه‏ای است كه با تن‌دادن به شهادت می‏خواهد با پوچی مبارزه كند، و در طرف دیگر جبهه‌ای است كه با ماندن، پوچی خود را ادامه می‌دهد. عجب! آدم عموماً این طور فكر می‏كند كه باید نمیرد تا بماند ولی كربلا می‌گوید: بمیر تا بمانی! این موضوع را شنیده‏اید كه طرز فكر بعضی از آدم ها این است كه آن چه برای من نباشد بیخود و بیهوده است، ولی كربلا می‏گوید: این منِ مادون هم مال من نباشد، تا من باشم. «در دو چشم من نشین، ای آن‌كه از من، من‌تری». این كدام «من» است كه «من»تر است كه باید این «من مادون» نماند تا آن «من» بماند؟ شما تماشا كنید كه در كربلا، آدم زن و فرزند و آبرویش را به مهلكه می‏آورد، برای این‌كه پوچ نشود، گفتند حسین‌بن‌علی فرد خارجی و ضد دین است، نظام فرهنگی آن زمان هم تا حدی این حرف را پذیرفت، ولی قبول دارید كه تمام مردم در آن زمان با همه چیزشان پوچ بودند. پسر سعد می‏خواست برای این‌كه پوچ نباشد، مُلك ری را داشته باشد و حسین(ع) ثابت نمود كه این‏ها با داشتن همه چیز پوچِ پوچ هستند.