عصر معاویه از روی گرداندن از عرش و ملكوت و روی آوردن به زمین و به كاخ سبز معاویه آغاز شد، و میرفت كه زمانه را فرا گیرد و ارتباط با عرش كه جهت و سوی عهد محمّدی(صلوةاللهعلیهوآله) بود تماماً فراموش شود.
هر وقت دیدید نگاهها از آسمان به زمین افتاد، بدانید شروع خطرناكی برای انسان خواهد بود.
حكمت حسینی یعنی برگرداندن جهتها از كاخ سبز معاویه به عرش معنویِ محمّدی(صلوتاللهعلیهوآله)،و آفریدن هنگامهای در تاریخ از انسانهایی كه بر سر و رو میزنند تا از عهد محمّدی(صلوتاللهعلیهوآله)،باز نمانند، تا با حسین(ع) هم تاریخ شوند.
قصّه عزاداری برای اباعبدالله، قصّه وصل شدن به عهد دینی است، و هیچ اتّصالی این چنین طبیعی و حقیقی نیست كه در اتّصال از طریق عزاداری هست، و این نكته خود عرض عریضی میخواهد، بگذارید از آن بگذریم، باید با خود حسین(ع) و به كمك او در خودمان كشف كنیم تا بفهمیم معنی عزاداری برای حسین(ع) و یگانگی با او، یعنی چه. بگذار آنكه عزاداری برای حسین(ع) را نمیفهمد، به آن ایراد بگیرد، محرومیت خود را عمیقتر میكند «كه صاحبدل بفهمد آنچه حال است» یك تاریخ عبرت؛ یك قیامت بصیرت در اشك برای «قَتیلُالْعَبَرات»(14) در صحنه است.