تربیت
Tarbiat.Org

کربلا مبارزه با پوچی‌ها
اصغر طاهرزاده

كلماتی ماوراء حروف و الفاظ‏

برای درك حركات و سكنات ائمه(ع) باید با زبانی دیگر آشنا شویم، چراكه ائمه با زبان عادی حرف نزده‏اند، یعنی حروف كربلا، حروفی نیست كه فقط در كتاب‏ها نوشته شود، حروفش خود آدم ها و اعمال آن‌هاست. حروف كربلا؛ حركات، سكنات و گفتار اصحاب كربلاست. به عنوان مثال ببینید كه انسان چگونه نماز می‏خواند، كمی می‏ایستد، پس از آن به ركوع، بعد سجده می‏رود، می‏بینید كه در نماز حركات، فوق الفاظ معنی می‏دهد. به حادثة غدیر خم توجه بفرمایید، در آن هوای گرم؛ پیامبر(ص) دستور دادند جهاز شترها را بر روی هم سوار كنند، پس از آن خودشان به همراه علی(ع) بالای جهازها می‏روند و دست علی(ع)‏ را به قدری بالا می‏برند كه به نقل تاریخ، سفیدی زیر بغل هر دوی آن‌ها پیدا می‌شود، این كارها برای چیست؟ مگر نمی‏توانستند بدون این حركات، حرف خود را بزنند و بگویند علی(ع) نایب بعد از من است؟ سؤال این است كه چرا این حركات را انجام دادند. آیا به صورت نقل كلمات نمی‏شد؟ نه، چون در سیره پیامبر و ائمه(ع) فقط حرف نیست، یك سلسله حركاتِ با معنائی، كنار آن حرف‏ها هم مشاهده می‏شود. نمونه عجیب‏تر آن مراسم حجّ است، اگر یك نفر بیرون از دایره مسلمین به حج نگاه كند، می‏گوید آخر چرا مسلمانان این كارها را انجام می‏دهند؟ به این سه ستون، سنگ می‏زنند و می‏گویند شیطان است!! عقلشان كجا رفته است! این‌ها كه شیطان نیست، سنگ است، بعد هم از این طرفِ صفا به آن طرفِ مروه حركت می‌كنند و قسمتی را به صورت هروله می‏دوند، این‌ها یعنی چه؟ بعد هم دور یك خانه خالی می‏گردند! یعنی اگر از بیرونِ عالَم دین به این حركات نگاه كنید هیچ چیز نمی‏فهمید، شما چون در فرهنگ دین هستید این‌ها را می‏فهمید و پیام آنها را احساس می‏كنید. یكی از دانشمندان می‏گوید: «اگر با مؤمنان نباشی، هرگز بیرون از دایره ایمان، هیچ چیزی از حیات ایمانی را نخواهی فهمید».(87)
چرا برای شما این قدر مهم است كه به مكّه مكرمه بروید و دور این خانه خالی بگردید و به اوج انسانی برسید؟ برای این كه فقط گفتن، دینداری نیست. شما به حجّ دقّت كنید؛ ظاهرش كه مشخص است، یعنی آیا می‏شود به قول كاراته‌كارها در حالت «ذِن» بروی و ذهنت را متمركز كنی و فرض كنی شیطانی در جلویت ایستاده است و بعد به آن سنگ بزنی؟! آیا انسان با این كار به جایی می‏رسد؟ مسلّم نه، باید در یك سلسله اعمال، سنگی با اندازة خاص پیدا كنی و بعد به ستونی كه نماد شیطانی است بزنی تا به آن نتایج عالیه دست پیدا كنی. چون در دل نظام انسانی علاوه بر معانی و گفتار، حركاتی وجود دارد كه انسان را در یك عالم متعالی وارد می‏كند.
وقتی متوجّه باشیم حقایقی در هستی وجود دارد كه چون به صورت لفظ و كلمه در آیند، دیگر آن حقایق نیستند و كلمات ظرف مناسبی برای ارائه آنها نخواهند بود، آنگاه متوجّه می‏شویم كه در كربلا چه گذشته است و چرا كربلا ذخیره‏ای نیروبخش برای حیات بشری است. چراكه در حركات و سكنات امام (ع) و اصحاب بزرگوارشان حقایقی ناگفتنی ولی عمل كردنی هست كه به اندازه قامت همه انسانیّت بلند است و انسان هوشمند باید تمام اندیشه خود را به‏كار گیرد تا از آن حقایق سر در آورد و این جاست كه ما اصرار داریم باید از همان ابتدا، نوع نگاهمان را به كربلا مشخص كنیم؛ آیا كربلا حادثه‏ای است كه اتفاقی پیش آمده یا صحنه آرایی انسانی متعالی است تا ناگفتنی‏ها را با عمل بگوید و بشریّت را به چیزی فراتر از محتوای كلمات بكشاند؟
شما در نماز، سجده نكن و بگو «سُبْحانَ رَبِّی الاَعْلی وَ بِحَمْدِه» آیا این ذكر بدون صورت سجده، به تمام معنا انجام شدنی است؟ یا تا به سجده نروی و این لفظ را نگویی، واقعیت «اَعلی» بودن حضرت حق به قلبت جاری نمی‏شود؟ چون بدون عمل سجده، خاك نشده‏ای تا اَعْلی‌بودن حق، تماماً معنی پیدا كند. این‌جا لفظ به تنهایی نمی‏تواند پیامش را برساند، وقتی این موضوع را متوجّه شدیم كه تنها الفاظ در مقام معنا كافی نیستند متوجّه خواهیم شد كه در كربلا چه گذشته است و چرا كربلا ذخیره‏ای نیرو بخش برای حیات بشریّت است؛ الفبای كربلا، فوق كتاب دائرةالمعارف است، كربلا قرآن مجسّم است. شنیده‏اید درروز عاشورا حضرت یك سر به خیمه‏ها می‏آمدند و پس از آن به طرف میدان می‏رفتند بعد كه همه اصحاب و بنی‌هاشم كشته شدند حضرت فریاد زدند: «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی»؟ آیا حضرت نمی‏داند كه كسی باقی نمانده است تا به كمك او بیاید؟ او چه می‌خواهد بگوید‏؟ منظورش چیست؟ عزیزان باید دقت داشته باشند كه زبان امام، زبان ارائه حقایقی است فوق الفاظ و باید تمام كربلا واقع بشود تا آن حقایق ظهور پیدا كند. پس این را بدانید كه در هر كلامی و حركتی حتی در كوچكترین حركات كربلا معانی تو در تویی وجود دارد كه نباید از آن ساده گذشت.