تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 169

فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْکِتَبَ یَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَی‏ وَ یَقُولُونَ سَیُغْفَرُلَنَا وَ إِن یَأتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ یَأْخُذُوهُ أَلَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِم مِّیثَقُ الْکِتَبِ أَن لّاَ یَقُولُواْ عَلَی اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَ دَرَسُواْ مَا فِیهِ وَ الدَّارُ الْأَخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ‏
پس از آنان، فرزندانی (ناصالح) جانشینان آنها شدند که کتاب آسمانی (تورات) را به ارث بردند (ولی قدر آن را ندانستند)، متاع ناپایدار این دنیا را می‏گرفتند (و با رها کردن قانون خدا) می‏گفتند: به زودی ما بخشوده خواهیم شد. و اگر بار دیگر همان منافع مادّی پیش آید، باز هم آن‏را می‏گیرند (و قانون خدا را رها می‏کنند). آیا از آنان در کتاب آسمانی، پیمان گرفته نشده که جز حقّ، نسبتی به خدا ندهند؟ با اینکه مطالب آن کتاب وپیمان را بارها (به صورت درس) خوانده‏اند، (ولی در عمل، دنیا پرستند) در حالی که خانه آخرت برای اهل تقوا بهتر است. آیا تعقّل نمی‏کنید؟
نکته ها
«خَلْف»، اغلب به فرزند ناصالح گفته می‏شود و «خَلَف» به فرزند صالح. **تفسیر نمونه‏***
«عَرَض»، به معنای هرگونه سرمایه است، ولی «عَرْض»، تنها پول نقد می‏باشد، همچنین به موجود عارضی و کم دوام وناپایدار «عَرَض» می‏گویند، لذا چون دنیا ناپایدار است، به آن عرض گفته می‏شود. فیض کاشانی می‏گوید: مراد از «عَرَض» در آیه، رشوه است.
«درس»، به معنای تکرار است و از آنجا که به هنگام مطالعه و فراگرفتن چیزی از استاد، مطالب تکرار می‏شود به آن درس گفته شده و به چیزهایی که مکرّر استفاده شده و کهنه شده‏اند نیز مندرس می‏گویند. ** تفسیر نمونه‏***
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند سفارش نموده است مردم چیزی را که نمی‏دانند نگویند، سپس آن حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: «ألم یؤخذ علیهم میثاق الکتاب ان لایقولوا علی اللّه الا الحقّ» ** تفسیر نورالثقلین و کافی، ج‏1، ص‏43***
امام حسن علیه السلام فرمود: «عجب لمن یتفکّر فی مأکوله کیف لا یتفکّر فی معقوله فیجنب بطنه ما یوذیه و یودع صدره ما یرویه»، تعجّب از کسی است که در غذا و خوراک جسمی خود تفکّر و تأمّل می‏کند، امّا در انتخاب غذای فکری خود هیچ اندیشه‏ای ندارد و هرچیزی را در دل و عقیده‏ی خود جای می‏دهد. **تفسیر فرقان؛ بحار، ج‏1، ص‏218***

پیام ها
1- تاریخ، شاهد نسل‏هایی دنیاگرا و گناهکار از یهود بوده است. «فخلف من بعدهم خلف...»
2- دنیاگرایی، از آفات دین است. «من بعدهم خلف... یأخذوا عرَض هذا الاَدنی»
3- یهودیان هم دسترسی به تورات داشتند، هم آگاهی کامل به آن. «ورثوا الکتاب»
4- کسی که از تعالیمِ کتاب آسمانی آگاه شد، شایسته نیست دنیاگرایی و حرام‏خواری را پیشه خود کند. «ورثوا الکتاب یأخذون...»
5 - رشوه و حرام‏خواری در ادیان دیگر نیز مورد انتقاد و توبیخ بوده است. «یأخذون عرض هذا الادنی»
6- یهودیان به گناه خود اعتراف داشتند، ولی می‏گفتند بخشیده خواهیم شد. «سیغفر لنا»
7- یهودیان چنان خودخواه بودند که خیال می‏کردند بدون توبه بخشیده می‏شوند. «سیغفر لنا» آری، کسی که مغفرت را برای خود تضمین شده می‏داند، قابل توبیخ است.
8 - امید بی‏جا، مثل خوف نابجا مخرّب است. «سیغفرلنا» امید به رحمت الهی علی رغم اصرار برگناه نابجاست.
9- حرام‏خواران یهود به گناه خود اصرار داشتند. «و ان یأتهم عرض مثله یأخذوه»
10- نشان توبه‏ی واقعی آن است که اگر صحنه‏ی خلاف دوباره پیش آید، مرتکب آن نشود. «اِن یأتهم عرض مثله یأخذوه»
11- هرکس با وجود گناه، مغفرت الهی را برای خود حتمی بپندارد، نسبت ناحقّ به خدا داده است. «أن لا یقولوا علی اللّه الاّ الحقّ»
12- دانستن تعالیم کتاب آسمانی و مطالعه‏ی آن به طور مکرّر کافی نیست، عمل لازم است. «ورثو الکتاب... درسوا»
13- جهان آخرت، جهانی برتر و دارای نعمت‏هایی جاودانه و پایدار است. «و الدّار الآخرة خیر»
14- دوری از حرام‏خواری، نشانه‏ی تقواست. (جمله «یتّقون»، در برابر جمله «یأخذون عرض» قرار گرفته است.)
15- بهره‏گیری از حیات سراسر خیر اخروی، در گرو تقوا و پرهیزگاری است. «و الدّار الآخرة خیر للّذین یتّقون»
16- هرکس دنبال دنیا رفته و آخرت را رها کند، خردمند نیست. «أفلا تعقلون»
17- از روشهای تبلیغی و تربیتی، سؤال و پرسش از مخاطبان است که وجدان‏ها را بیدار می‏کند. «أفلا تعقلون»