قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعَلَمِینَ
گفت: آیا معبودی غیر خدا برای شما بجویم، در حالی که او شما را بر مردم این زمانه برتری داده است؟!
نکته ها
کلمهی «مُتبّر» از «تبار»، به معنای هلاکت است.
آنان که یک عمر در سحر و جادو بودند، با دیدن یک معجزه چنان مؤمن شدند که تهدیدهای فرعون آنان را نلرزاند، ولی طرفداران حضرت موسی با دیدن آن همه معجزات و پس از پیروزی بر فرعون، انحراف و بتپرستی قومی، آنان را به انحراف کشید و تازه از موسی علیه السلام نیز تقاضای بت کردند.
**روزی یک یهودی به عنوان اعتراض به مسلمانان گفت: شما هنوز جنازهی پیامبرتان را دفن نکرده بودید که با هم اختلاف کردید! حضرت علی علیه السلام در پاسخ او فرمود: اختلاف ما در سخن پیامبر بود، نه در خودش و نه در خدا، امّا شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از موسی تقاضای بت کردید. نهج البلاغه، حکمت 317***
پیام ها
1- پرستش (حقّ یا باطل)، در طول تاریخ بشر وجود داشته است. «یعکفون علی اصنام لهم» (در زمان موسی علیه السلام نیز افرادی بت میپرستیدند.)
2- محیط جبرآور نیست، ولی تأثیرگذار هست. «فأتوا علی قوم ...» پس تا در اعتقاد و ایمان قوی نشدهایم، از محیط و فرهنگ فاسد دوری کنیم، زیرا گاهی مشاهدهی یک صحنه (از فیلم، عکس، ماهواره و یا اجتماع) چنان در انسان تأثیرگذار است که تمام زحمات تربیتی رهبران را متزلزل و خراب میکند.
3- گاهی انسان از مهمترین نعمتها غفلت ورزیده و نسبت به آنها ناسپاسی میکند. «جاوزنا... اجعل لنا»
4- گاهی انسان بهحدّی کجاندیش میشود که از رهبران الهی نیز درخواست ناروا میکند. «یا موسی اجعل لنا آلهة»
5 - افراد و ملّتها، هر لحظه در معرض خطر انحرافند. «قالوا یا موسی...»
6- ایمان سطحی، زودگذر است. «وجاوزنا... قالوا... اجعل لنا آلهة»
7- بدتر از دشمنان آگاه خارجی و بیگانه، دوستان نادانِ داخلیاند. «جاوزنا... قالوا پیا موسی اجعل...»
8 - تقاضای مردم، همیشه صحیح نیست و اکثریّت و خواست آنان همه جا یک ارزش نیست. «قالوا... اجعل لنا آلهة»
9- الگوپذیری، تقلید و مدلبرداری، از خصلتهای انسان است. «اجعل لنا آلهاً کما لهم آلهة»
10- جهل، ریشهی بتپرستی و بتپرستی، عملی به دور از عقل است. «تجهلون» جهل، در فرهنگ قرآن، در برابر عقل قرار دارد نه علم، یعنی به کار غیر عاقلانه جهل میگویند.
11- تقاضای خدای محسوس (همچون بت) از پیامبر بزرگواری همچون موسی، نشانهی جهل عمیق و ریشهدار است. «تجهلون»
12- هم انحرافهای فکری از بین رفتنی است، هم انحرافهای عملی. «متّبر ما هم فیه و باطل ما کانوا یعملون» آری، پایان باطل، نابودی است، پس ظاهرِ آن ما را فریب ندهد.
13- عبادت باید بر اساس تعقّل و تشکّر باشد. «أغیراللّه ابغیکم الهاً و هو فضّلکم» خدا یافتنی است، نه بافتنی، «ابغیکم» و پرستش غیر خدا، با عقل و روحیّهی سپاسگزاری ناسازگار است.