تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 140

قَالَ أَغَیْرَ اللَّهِ أَبْغِیکُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَکُمْ عَلَی الْعَلَمِینَ‏
گفت: آیا معبودی غیر خدا برای شما بجویم، در حالی که او شما را بر مردم این زمانه برتری داده است؟!
نکته ها
کلمه‏ی «مُتبّر» از «تبار»، به معنای هلاکت است.
آنان که یک عمر در سحر و جادو بودند، با دیدن یک معجزه چنان مؤمن شدند که تهدیدهای فرعون آنان را نلرزاند، ولی طرفداران حضرت موسی با دیدن آن همه معجزات و پس از پیروزی بر فرعون، انحراف و بت‏پرستی قومی، آنان را به انحراف کشید و تازه از موسی علیه السلام نیز تقاضای بت کردند.
**روزی یک یهودی به عنوان اعتراض به مسلمانان گفت: شما هنوز جنازه‏ی پیامبرتان را دفن نکرده بودید که با هم اختلاف کردید! حضرت علی علیه السلام در پاسخ او فرمود: اختلاف ما در سخن پیامبر بود، نه در خودش و نه در خدا، امّا شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از موسی تقاضای بت کردید. نهج البلاغه، حکمت 317***

پیام ها
1- پرستش (حقّ یا باطل)، در طول تاریخ بشر وجود داشته است. «یعکفون علی اصنام لهم» (در زمان موسی علیه السلام نیز افرادی بت می‏پرستیدند.)
2- محیط جبرآور نیست، ولی تأثیرگذار هست. «فأتوا علی قوم ...» پس تا در اعتقاد و ایمان قوی نشده‏ایم، از محیط و فرهنگ فاسد دوری کنیم، زیرا گاهی مشاهده‏ی یک صحنه (از فیلم، عکس، ماهواره و یا اجتماع) چنان در انسان تأثیرگذار است که تمام زحمات تربیتی رهبران را متزلزل و خراب می‏کند.
3- گاهی انسان از مهم‏ترین نعمت‏ها غفلت ورزیده و نسبت به آنها ناسپاسی می‏کند. «جاوزنا... اجعل لنا»
4- گاهی انسان به‏حدّی کج‏اندیش می‏شود که از رهبران الهی نیز درخواست ناروا می‏کند. «یا موسی اجعل لنا آلهة»
5 - افراد و ملّت‏ها، هر لحظه در معرض خطر انحرافند. «قالوا یا موسی...»
6- ایمان سطحی، زودگذر است. «وجاوزنا... قالوا... اجعل لنا آلهة»
7- بدتر از دشمنان آگاه خارجی و بیگانه، دوستان نادانِ داخلی‏اند. «جاوزنا... قالوا پیا موسی اجعل...»
8 - تقاضای مردم، همیشه صحیح نیست و اکثریّت و خواست آنان همه جا یک ارزش نیست. «قالوا... اجعل لنا آلهة»
9- الگوپذیری، تقلید و مدل‏برداری، از خصلت‏های انسان است. «اجعل لنا آلهاً کما لهم آلهة»
10- جهل، ریشه‏ی بت‏پرستی و بت‏پرستی، عملی به دور از عقل است. «تجهلون» جهل، در فرهنگ قرآن، در برابر عقل قرار دارد نه علم، یعنی به کار غیر عاقلانه جهل می‏گویند.
11- تقاضای خدای محسوس (همچون بت) از پیامبر بزرگواری همچون موسی، نشانه‏ی جهل عمیق و ریشه‏دار است. «تجهلون»
12- هم انحراف‏های فکری از بین رفتنی است، هم انحراف‏های عملی. «متّبر ما هم فیه و باطل ما کانوا یعملون» آری، پایان باطل، نابودی است، پس ظاهرِ آن ما را فریب ندهد.
13- عبادت باید بر اساس تعقّل و تشکّر باشد. «أغیراللّه ابغیکم الهاً و هو فضّلکم» خدا یافتنی است، نه بافتنی، «ابغیکم» و پرستش غیر خدا، با عقل و روحیّه‏ی سپاسگزاری ناسازگار است.