تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 161

وَإِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُواْ هَذِهِ الْقَرْیَةَ وَکُلُواْ مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئَتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ‏
و (به یاد آورید) آن هنگام که به آنان (بنی‏اسرائیل) گفته شد در این آبادی (بیت‏المقدّس) ساکن شوید و از (نعمت‏های) آن در هر نقطه و هرگونه که می‏خواهید بخورید (و به عنوان استغفار از آن همه بهانه‏جویی و آزار موسی) بگویید: «حطّة» (خدایا! گناهان ما را فرو گذار) و سجده‏کنان از درب (بیت‏المقدّس) وارد شوید تا خطاهای شما را ببخشاییم، ما به زودی (پاداشِ) نیکوکاران را می‏افزاییم.
نکته ها
کلمه‏ی «حطّة»، به معنای نزول چیزی از بالاست، (انحطاط هم از این ریشه است) و به مفهوم تقاضای نزول رحمت و عفو الهی است.
فرمان این بود که بنی‏اسرائیل هنگام ورود به سرزمین مقدّس، با این کلمه از خداوند آمرزش بطلبند، ولی آنان از روی استهزا، کلمه را عوض کردند و گفتند: «حنطة». **تفسیر نمونه***
مشابه این آیه، با تفاوتی اندک در سوره‏ی بقره (آیات 58 و 59) نیز آمده است.
در روایات متعدّد، امامان معصوم علیهم السلام فرمودند: «نحن باب حطّتکم» باب حطّه‏ی شما ماییم. یعنی اگر در مدار حکومت و ولایت ما وارد شوید، مورد لطف قرار می‏گیرید. **تفسیر کنزالدقائق‏***
بسیاری از مفسّران مراد از قریه را بیت‏المقدّس دانسته‏اند.
سیر طبیعی آن است که ابتدا با آدابی که سفارش شده داخل شهر شده، سپس آن را مسکن قرار داده و آنگاه از غذاهای آنجا بخورند، ولی در این آیه اوّل مسکن و غذا آمده، بعد توبه و مغفرت و ورود به شهر، شاید به خاطر آن که تأمین مسکن و غذا، زمینه و بستری است که دستورات اخلاقی را بپذیرند.

پیام ها
1- داستان ورود بنی‏اسرائیل به بیت‏المقدّس، همراه با عذرخواهی از خداوند در برابر لجاجت‏ها و تغییر کلمات سفارش شده، داستانی عبرت‏آموز و قابل دقّت است. «و اذ»
2- برای آوارگان، مسکن مهم‏ترین مسئله است. (ابتدا از مسکن سخن به میان آمده است) «اُسکنوا هذه القریة»
3- بیت‏المقدّس، سرزمینی پر نعمت است. «کلوا منها حیث شئتم»
4- خداوند، همه‏ی نیازهای مادّی ومعنوی، دنیوی و اخروی بشر را تأمین می‏کند و برای برخورداری از نعمت‏هایی چون مسکن، غذا، عفو ولطف، دستور می‏دهد که دعا و استغفار کنند و سجده نمایند. «اسکنوا... کلوا... قولوا حطّة»
5 - خداوند، با یک عذرخواهی و توبه‏ی خالصانه، «قولوا حطّة» گناهان بسیاری را می‏بخشد. «نغفر لکم خطیئاتکم» چنانکه در دعا می‏خوانیم: «یا مَن یقبل الیَسیر و یَعفو عن الکثیر» ای خدایی که کم را می‏پذیری و گناه زیاد را می‏بخشایی.
6- برای دریافت لطف و آمرزش الهی، هم استغفار و دعا لازم است، هم عمل. «قولوا حطّة و ادخلوا الباب»
7- ورود به مکان‏های مقدّس، ادب وآداب ویژه‏ای دارد.«وادخلوا الباب سجّداً»
8 - باید میان نیکوکار و گنهکار، تفاوت باشد. وقتی خطاکاران بخشوده می‏شوند، نیکوکاران هم از درجه و لطف بیشتری برخوردار می‏گردند. «سنزید المحسنین»
9- در نظام مدیریّت و تشویق دیگران، باید همواره نیکوکاران را امتیاز داد. «سنزید المحسنین»