تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 179

وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِ‏ّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَئِکَ کَالْأَنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَفِلُونَ
و همانا بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ آفریدیم، (که سرانجامشان به آنجا می‏کشد، چرا که) آنان دلهایی دارند که با آن حقّ را درک نمی‏کنند و چشمانی دارند که با آن نمی‏بینند و گوشهایی دارند که با آن نمی‏شنوند، آنان همچون چهارپایان، بلکه گمراه‏ترند، آنان همان غافلانند.
نکته ها
«ذَرَأ» از «ذَرْء»، در اصل به معنای پراکنده ساختن و انتشار است و در اینجا به معنای خلق، آفرینش و اظهار نمودن است.
سؤال: قرآن، در این آیه، آفرینش بسیاری از جنّ و انس را برای دوزخ می‏داند و در آیه‏ای دیگر خلقت جنّ و انس را برای عبادت می‏شمارد، «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»، **ذاریات، 56*** کدام یک صحیح است؟
پاسخ: هدف اصلی آفرینش، خداپرستی و عبودیّت است، ولی نتیجه‏ی کار بسیاری از انسان‏ها در اثر عصیان، طغیان و پایداری در کفر و لجاجت، دوزخ است، گویا که در اصل برای جهنّم خلق شده‏اند. حرف «لام» در «لجهنّم»، برای بیان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار که هدف اصلی‏اش در فراهم نمودن چوب، ساختن در وپنجره‏های زیبا از آن چوبها می‏باشد، ولی کار به سوزاندن چوب‏های بی‏فایده در بخاری می‏انجامد که آن هدف تبعی است.
این مطلب، شبیه این جمله‏ی حضرت علی علیه السلام است که می‏فرماید: خداوند فرشته‏ای دارد که هر روز با صدای بلند می‏گوید: «لِدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» **نهج البلاغه، قصار 132*** بزایید برای مرگ و بسازید برای خرابی، یعنی پایان تولّد، مرگ، پایان ثروت‏اندوزی، فنا و پایان ساختمان، خرابی است.
آری، انسان‏هایی که هویّت انسانی خود را از دست داده‏اند، جایگاهی جز آتش برای آنان نمی‏باشد، «ان تحسب انّ اکثرهم یسمعون او یعقلون ان هم الاّ کالانعام بل اضلّ سبیلاً» **فرقان، 44*** چنانکه خود آنان نیز اعتراف می‏کنند که اگر دستورات الهی را شنیده بودند و تعقّل می‏کردند، دیگر در جهنّم جای نداشتند. «قالوا لو کنّا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السعیر» **مُلک، 10***
انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبیه حیوان است، ولی کیفیّت و هدف بهره‏برداری انسان از نعمت‏ها باید بهتر و بیشتر باشد، وگرنه همچون حیوان بلکه پست‏تر از آن است. انسان باید علاوه بر ظاهر، ملکوت را ببیند و علاوه بر سر و صداهای ظاهری، زمزمه‏های باطنی و معنوی را بشنود.
آدمی‏زاده طرفه معجونی است‏ - از فرشته سرشته، و زحیوان
گر رود سوی این، شود به از این‏ - ور رود سوی آن، شود پس از آن

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: چرا خداوند تمام بندگانش را مطیع و موحّد نیافرید؟ حضرت فرمودند: اگر چنین می‏شد، دیگر ثواب و عقاب معنا نداشت، زیرا آنان مجبور بودند و اختیاری نداشتند، امّا خداوند انسان را مختار آفرید و علاوه بر عقل و فطرت، با تعالیم پیامبران و کتب آسمانی مسیر هدایت او را روشن نمود و او را به طاعت فرمان داد و از نافرمانی نهی کرد، تا فرمانبرداران از عاصیان مشخّص شوند. گرچه تمام اسباب طاعت و عصیان را خداوند آفریده، امّا به چیزی امر یا نهی نکرده مگر آنکه انسان می‏تواند ضد آن را نیز انجام دهد و مجبور نباشد. **تفسیر اثنی عشری؛ بحار، ج‏3، ص‏6*** آری، تکلیف‏پذیری تنها ارزش و وجه امتیاز انسان از دیگر موجودات است.

پیام ها
1- فرجام بسیاری از انسان‏ها و جنّیان، دوزخ است. «ذرأنا...»
2- جنّ هم مثل انسان، تکلیف و اختیار، کیفر و پاداش دارد. «من الجنّ و الانس»
3- ملاک انسانیّت، فهم پذیرش معارف و تکالیف دینی است، وگرنه انسان مانند حیوانات است. «اولئک کالانعام»
4- کسی که با وجود توانایی از نعمت‏های الهی بهره‏ی صحیح نبرد، بدتر از موجودی است که اساساً فاقد آنهاست. «بل هم اضلّ»
5 - انسان‏های غافل و بی‏بصیرت، (در بی‏تفاوتی، شکم‏پرستی، شهوت‏پرستی، استثمار شدن و محرومیّت از لذّت معرفت) مانند چهارپایان می‏باشند. «اولئک کالانعام»
6- غافلان، از حیوانات هم بدترند. «بل هم أضلّ اولئک هم الغافلون»
7- انسان‏های بی‏بصیرت، از هدف، خدا، خود، امکانات، آخرت، ذریّه، آیات الهی، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خویش غافلند. «اولئک هم الغافلون»
8 - دوزخی شدن بسیاری از انسان‏ها، به خاطر بهره‏نبردن از نعمت‏های الهی در مسیر هدایت و کمال است. زیرا با داشتن چشم، گوش و دل، خود را به غفلت زده‏اند. «اولئک هم الغافلون»