تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نور جلد 4(سوره های اعراف و انفال)
حاج شیخ محسن قرائتی

سوره اعراف آیه 89

قَدِ افْتَرَیْنَا عَلَی اللَّهِ کَذِباً إِنْ عُدْنَا فِی مِلَّتِکُم بَعْدَ إِذْ نَجَّنَا اللَّهُ مِنْهَا وَ مَا یَکُونُ لَنَآ أَن نَّعُودَ فِیهَآ إِلَّآ أَن یَشَآءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْ‏ءٍ عِلْماً عَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِ‏ّ وَ أَنتَ خَیْرُ الْفَتِحِینَ‏
(شعیب به مخالفان گفت:) اگر پس از آنکه خداوند مارا از آیین شما نجات داد، دوباره به آن برگردیم بی‏گمان بر خدا دروغ بسته‏ایم، ما را نسزد که به آیین شما برگردیم، مگر آنکه خدا بخواهد که او پروردگار ماست (خدا هم هرگز چنین نخواهد خواست). پروردگارِ ما بر هر چیز احاطه‏ی علمی دارد، ما بر خداوند توکّل کرده‏ایم. پروردگارا! میان ما و قوم ما به حقّ داوری و راهگشایی کن که تو بهترین داوران و راهگشایانی.
نکته ها
«ملّت»، به معنای کیش و آیین است، چنانکه در جای دیگر می‏خوانیم: «ملّة ابیکم ابراهیم». **حج، 78***
«فتح» در این گونه موارد، به معنای قضاوت و داوری برای راهگشایی است، یعنی سخن آخر را خداوند می‏گوید تا از بن‏بست خلاص شده و راه باز شود.
چون یاران شعیب علیه السلام، دین را بر اساس بیّنه و استدلال پذیرفته‏اند، نه هوا و هوس؛ پس آن را رها نخواهند کرد. مگر آنکه خداوند دستور دهد و خداوند هم هرگز دستور بازگشت به شرک و کفر را نمی‏دهد، چون معمولاً کسی از دستورش بر می‏گردد که از کردارش پشیمان شود و خداوند هرگز چنین نیست.

پیام ها
1- ارتداد وبرگشت از آرمان‏ها و عقائد حقّ و پذیرفتن شریک برای خداوند، نوعی افترا بر خدا و پیمان‏شکنی است. «قد افترینا... ما یکون لنا أن نعود»
2- شرک، اسارت و یکتاپرستی، نجات است. «بعد اذ نجّانا اللّه»
3- مؤمن، هرگز از حقّ عدول نمی‏کند و اهل سازش بر سر عقائدش نیست. «ما یکون لنا...» (عقب‏گرد و ارتجاع، ممنوع است و تساهل و تسامح همه جا ارزش نیست.)
4- هدایت و ضلالت در دائره‏ی اراده خداوند است. «الاّ أن یشاء اللّه»
5 - باید در هر حال تسلیم خدا بود و امر او را اطاعت کرد. «الاّ أن‏یشاء اللّه»
6- دلیل تسلیم شدن و پذیرفتن ربوبیّت خداوند، علم بی‏پایان اوست. «الاّ ان یشاء اللّه... وسع ربّنا کلّ شی‏ء علماً»
7- دلیل توکّل ما بر خداوند نیز علم مطلق او بر همه چیز است. «وسع ربّنا کلّ شی‏ء علماً علی اللّه توکّلنا»
8 - برای پایداری در ایمان، از خداوند استمداد و به او توکّل کنیم. «مایکون لنا ان نعود... علی اللّه توکّلنا»
9- در برابر پیشنهادهای شوم دشمنان، باید با توکّل بر خدا، قاطعانه ایستاد. «ما یکون لنا... توکّلنا»
10- واگذاری داوری به خداوند، نمونه ومصداق توکّل و تسلیم است. «علی اللّه توکّنا ربّنا افتح...»
11- در دعا، تناسب بین خواسته و اسمای الهی را باید در نظر گرفت. آنجا که نیاز به فتح داریم، خدا را با خیرالفاتحین صدا می‏زنیم. «افتح... خیر الفاتحین»
12- لازمه‏ی داوری صحیح، علم وآگاهی همه‏جانبه است. داوری، حقّ کسی است که همه چیز را می‏داند. «وسع ربّنا کلّ شی‏ء علما... ربّنا افتح...»
13- داوری، از شئون ربوبیّت خداوند است. «ربّنا افتح»
14- هدف انبیا تثبیت و بر کرسی نشاندن حرف حقّ است، نه سخن خویشتن. «افتح بیننا و بین قومنا بالحقّ»